نوشین جون خیلی وقتها مجبور هستی که با اینجور آدمها رفت و آمد کنی نه اینکه دلت بخواد!
مرجان جون من نه درد دارم و نه انقباض ، خدا رو شکر.... اما نمیدونم تا کی اینجوری بمونم
مرجان جون من نه درد دارم و نه انقباض ، خدا رو شکر.... اما نمیدونم تا کی اینجوری بمونم
خوب پس اگه درد نداری که هیچی
من کلا از اول جفتم پایین بوده
الانم واسه همینه ماه درد دارم
من کلا از اول جفتم پایین بوده
الانم واسه همینه ماه درد دارم
بهارک راست میگه..............گاهی مجبوری...............
خدا براشون خوش نخواد کسایی که بااشک بقیه شادمیشن
خدا براشون خوش نخواد کسایی که بااشک بقیه شادمیشن
ولی یه روشی که خودم همیشه استفاده میکنم اینه که ابروهام رو بالا میبرم و همزمان چند تا نفس عمییییییییق
خیلی زود گریه ام فرو کش میکنه امتحان کنید جواب میده
خیلی زود گریه ام فرو کش میکنه امتحان کنید جواب میده
واسه منم زیاد پیش اومده ......... بدبختی اینه که حتی یه بغض کوچولو هم داشته باشم اینقدر چهرم تابلو میشه که همه میفهمن!
وقتی می بینم بیژن بنفشه خواه این قدر پیر شده، به حسین کعبی میگن پیشکسوت فوتبال، الهام پاوه نژاد نقش مادر بازی میکنه، میفهمم چقدر پیر شدیم 
من سعی می کنم به این فکر کنم که با شاد بودنم حرصشون در میاد و بنابراین بغضم خودش میره.
PASHO AZ OUN JA BORO BIROON va dige barnagard unja
من خیلی جلوی خودمو می گیرم و نمی ذارم هر کسی گریم رو ببینه ولی یه وقت هایی دیگه نمیشه.
اون موقع می رم تو دستشویی و یه دل سیر گریه می کنم و بهد هم چشم هام رو پاک می کنم و میام بیرون .
اون موقع می رم تو دستشویی و یه دل سیر گریه می کنم و بهد هم چشم هام رو پاک می کنم و میام بیرون .
بعدش هم سعی می کنم زیاد دور و بر بقیه نباشم . چون چشام یکم نشون میده که گریه کردم و صدام هم میگیره تا مهمونی تموم شه
مامان نونو جان چه شرایط عجیبی... تا حالا توش قرار نگرفتم ... اینکه بخوام بغضمو به خاطر اینکه دیگران از گریه ام خوشحال نشن فرو ببرم... معمولا عکسش بوده یعنی بغضمو خوردم تا دیگران ناراحت نشن ولی عکسش پیش نیومده ....
به نظر من راهش تو اون لحظه اینه که اون جمع رو به بهانه ای ترک کنی ... موبایلتو برداری و یه تمام الکی بگیری و بگی کاری پیش اومده و سریع محل رو ترک کنی
به نظر من راهش تو اون لحظه اینه که اون جمع رو به بهانه ای ترک کنی ... موبایلتو برداری و یه تمام الکی بگیری و بگی کاری پیش اومده و سریع محل رو ترک کنی
عجیبه انقد تجربه بغض تو جمع دارید حتما بیشترش تو خونه فامیل شوهره ؟
من بعد زایمانم یه مقدار افسردگی گرفتم. همه اش گریه ام میگیره. البته الان بهترم خدا رو شکر. خیلی شرایط سختی بود. البته هیچ کس از گریه من خوشحال نمیشد. اما تو جمع خیلی سخت بود جلوی خودمو بگیرم. ولی به هر تا حد زیادی موفق بودم. فقط چند بار جلوی مامانم و همسری هق هق زدم زیر گریه
من روز اول عید که همه جمع بودن سر سفره ناهار گریه ام گرفت شدید. بعد سریع یه دستمال برداشتم فرو کردم تو چشمام. اشکام در نیومده خشک شد. هیچکس هم نفهمید! فقط خواهرم فهمید
من روز اول عید که همه جمع بودن سر سفره ناهار گریه ام گرفت شدید. بعد سریع یه دستمال برداشتم فرو کردم تو چشمام. اشکام در نیومده خشک شد. هیچکس هم نفهمید! فقط خواهرم فهمید
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
