پسرم ۳ سالو نیمشه
امروز فهمیدم باردارم
کارمو تازه شروع کردم کلی تبلیغات کردم قبلش حس بی مصرفی بدی داشتم و هنوز افسردگی باهامه
الانم دنیام تیره و تاره حس میکنم دنیام به آخر میرسه با این بارداری ناخواسته
اصلن شرایطشو ندارم
مخصوصن دور و وری هامون یا ندارن یا یکی خجالت هم میکشم
نمیتونم حالمو توصیف کنم فکر مبکنم دیگه واقعن از بین میرم
قدر هدیه ای که خدا بهت داده رو بدون، خودتو قوی تر کن به جای ناراحت شدن
توکل برخدا
حتما خدا صلاح دونسته
عزیزم هدیه خدا و خواست خدا بوده شاید اینطور به صلاحتون باشه ، الان غصه نداره شاید نمونه فعلا چیزی معلوم نیست ، اگه موندنی بود بازم شکر برو ورزش کن از افسردگی خلاص میشی
چقدر خدا دوست داره عزیزم.میدونم سخته ولی کاری که شده پاش وایستا و لطفا دوستش داشته باش گناه داره الان جز شما کسی رو نداره
وا...این چه حرفیه...حالا چون دور و وریات ندارن یا یکی دارن تو هم باید مثل اونا باشی...چیزیه ک شده و خدا خواسته...اینجوری نگو خدا قهرش میگیره
نه گلم ناشکری نکن،خدا بهت هدیه داده .....منم دوتا اولی همینطور شد .ولی فاصله کمتر بزرگه یکسلو یازده ماه بود دومی دنیا اومد .دانشجو شاغل همسرم بیکارشد ،خونه خریده بودیم و......حالا ۱۴سالش دومی .
منم الان سر دومی باردارم که ناخواسته بود ولی اصلا مثل شما فکر نمی‌کنم چون اون رو به چشم یه هدیه و سوپرایز نگاه میکنم با آدم‌های اطرافم هم اهمیت زیادی نمیدم چون اگه بخوام اه،یت بدم باید ۸۰ درصد زندگیم رو در اضطراب و وحشت بگذرونم
سعی کن فقط نگاهت رو عوض کنی درضمن در کنار بارداری میتونی کار هم بکنی با وجود یه بچه دیگه خیلی سخت میشه اما اگه نیاز داری شدنیه
