مثلا خودم یه داداش دارم خیلی تخسه روزی نیست باهم جنگ و دعوا نداشته باشیم مدام رو اعصاب همدیگه ایم و کاملا جدی هستیم
خدانکنه مهمون غریبه بیاد با این بزمجه چشم تو چشم بشم از خنده جر میخوریم ابروریزی میشه
همینطوری بی دلیل فقط وقتی تو موقعیت های حساس بهم زل میزنیم سرخ میشیم و جلوی خندمونو میگیریم😂
یبار بد آبروریزی کردیم جلوی تازه دومادمون
طفلک فکر کرد داریم بهش میخندیم اصلا ناهار نخورد خودشو خیلی کنترل کرد
نمیدونم چه مرضیه که داریم😁😅
چ باحال😁😁
آره شده خیلی
من چه جلوی غریبه چه اشنا نیشم بازه 😂😂
نمیدونم چرا
اره منو برادرشوهرم اینجوری هستیم😂
آره دو دفعه در حد خیلی بد
انقدر خندیدم یه بار جیش کردم شلوارم🙁🙄😅
من توو مغازه انقدر خندم گرفت در حد انفجار که مغازه داره رفت بیرون یه دور زد تا من هر هر هام تموم شه،بعد اومد
اخ نگو . عین داداش من . کلا مهمونی میریم انقدر حرف میزنیم میخندیم. یه بار با شوهرم اینا رفتیم مهمونی منو داداشم شروع کردیم مامانم دعوام کرد( جوری که فقط میفهمم دعوام کرد*😁😁😁😁😁 شانس اوردن شوهرم نبود .
وایییی من و داداشم خیلییی اسکل یازی در میاریم یه بار با دوست خانوادگیمون یه اقای ۳۰ سالس اونم شیطونه ولی خب رعایت میکنه بعد من و داداشم چرت و پرت میگفتیم اونم میخواست جواب بده بدبخت رعایت مامان بابامو میکرد
یا مثلا من و داداشم رمزی حرف میزدیم میخندیدیم اون با تعجب نگاهمون میکرد و میخندید
یه بارم داداشم‌گفت چیز اقا فلانی خیلی خوبه (بحث ماشین بود میخواست بگه ضبط) بعد همه خندشون گرفت من رو به روش بود نمیتونستم بخندم چون همه فکرا منحرف شده بود خودش بدبخت سرخ شده بود😂😂
وای یه بار برف ا ومده بود،یه مرده جلو مغازه خورد زمین
همسرم هم رفته بود خرید کنه من انقد خندیدم،دیگه یکم که اون رفت اونورتر بلند بلند می خندیدم
خیلی همه جا سر بود،همسرم میگفت..به اون زیاد خندیدی میترسم بخوری زمین😅
این خو خوبه
من وسط یه کاار مهم در حالکیه تنهاام
یهو خندم میگیره همه فک میکنن خل شدم بعد میخوام جلو خودمو بگیرم دیگه روم نمیشه سرمو بیارم بالا😂
