خواستم یکم بگیم و بخندیم هر کی خاطره موتور سواری داره بیاد بگه
من شوهرم ماشین داره ولی همش موتور سواری دوست داشتم آخری یبار شوهرم واسه سوپرایز کردنم موتور دوستشو گرفته بود گفت بیا بریم رستوران رفتیم جلو در موتور رو دیدم بماند چقدر ذوق کردم همه چی خوب بود تا موقع برگشت شوهرم گفت سوار شو تا سوار شدم دیگه نپرسید خوب نشستی یا ... فوری گاز موتور رو گرفت منم پرت شدم رو زمین و ملت عه خنده پخش زمین شوهرمم تا سر خیابون متوجه نشد اصلا" نیستم خودمم با اینکه پام بعدا" چند بخیه خورد درد رو یادم نبود فقط پخش زمین بودم عه خنده شوهرمم موتور رو سر کوچه گذاشته بود گفت عه خنده نتونستم موتور رو کنترل کنم بیارمش وای من ملت شوهرم 🤣🤣🤣🤣🤣