2777
2789
منم همینطوریم.همه کارای مامانم اینا با منه دکتر ببرم بیارم. حواسم ب دارو ها باشه .کار اداری کنم ولی ...

خوش ب سعادتتون .واقعا از همسرتون به خاطر همچین نیت خوب قدر دان باشید...همسر من خیلی غر میزنه

آفرین عزیزم کار درستی میکنی منم شرایطم دقیقا شبیه توئه حتی تعداد خواهر و برادر و شرایطشون. برادرم با چندتا بچه اصلا براش مهم نیست فقط دنبال سواستفاده و پول گرفتن از مامانمه. خواهرمم که شهر دیگست. خیلی کاراتو اصن سعی کن شوهرت نفهمه اگه هم فهمید و غر زد توجه نکن اصلا انگار نشنیدی. خودش دست برمیداره.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

داداش بزرگ خواهر بزرگ. منم کلا کشیدن کنار انگار ن انگار ۱۰سال یبارم نمیان ب مادرم سر بزنن وظیفه همه بچه هاس ک همکاری کنن سنگینی مسولیت نیفته گردن یه نفر مثل من منکه به حق خودم نمی بخشمشون چون خیلی سختمه اصلا وقت نمیکنم برای خودم دیگه پیر شدم فرصتی برای زندگی ندارم  

لایک نکنید                      
آره شوهره ابجیم  همش دلخوره ک ماه یبار میاد ب مادرم سر میزنه چون راهش دوره میگه. کلا نرو بزار & ...

خدا همتون سلامت نگه داره با دل خوش قدر شوهرشو بدون عزیزم. شوهرم من که ادم نبود نیست و نخواهد بود فقط بخاطر بچهام موندم 

 براشادی روح امواتم صلوات    
عزیزم تمام کارهایی که واسه مادرت انجام میدی وظیفه هر اولادیه ...حالا بعضیا شونه خالی میکنن یبار سفت ...

میگه چرا من از پدر مادرم دورم .توام باید مثل من باشی.خودش محل زندگیمونو اورد شهر مادرم...الانم ب من غرشو میزنه...خسته شدم بسکه بهش التماس کردم...من عروس بدجنس نیستم.حتی پدر شوهرم مریض شد یکماه اوردم خونمون نگهشون  داشتم تا خوب خوب شد...منتی نیست ولی از جان و مال براشون مایه گزاشتم....ولی شوهرم اینارو نمیبینه....همش بهم نق میزنه...مادرمم همش چشمش ب منه.دلم نمیاد....

خدا همتون سلامت نگه داره با دل خوش قدر شوهرشو بدون عزیزم. شوهرم من که ادم نبود نیست و نخواهد بود فقط ...

قربونت شوهرم بدی های دیگه داره بجاش ولی خب ....دل منم خونه ودرد زبادی دارم تن خودتونم سلامت 

لایک نکنید                      
آفرین عزیزم کار درستی میکنی منم شرایطم دقیقا شبیه توئه حتی تعداد خواهر و برادر و شرایطشون. برادرم با ...

میترسم اون دنیام خراب بشه.آخه شوهرم رضایت قلبی نداشته باشه بدتر معصیت میشه...دلم میخاد از ته دلش راضی باشه...دعا کنید برام...گاهی قلبم میگیره میگم خدایا مادرمو هیچوقت مریض نکن که به خاطرش من انقدر از شوهرم حرف بشنوم...گاهی میگم ای کاش من مرد بودم اونموقع دیگه اجازم دست خودم بود..

قربونت شوهرم بدی های دیگه داره بجاش ولی خب ....دل منم خونه ودرد زبادی دارم تن خودتونم سلامت 

اگه خیانت نیست برا هر کدوم راه حل پیدا کن بخاطر مادرت بگذر . من میرفتم بعد برگشتم دعوام می کرد جواب نمی دادم . 

 براشادی روح امواتم صلوات    
میترسم اون دنیام خراب بشه.آخه شوهرم رضایت قلبی نداشته باشه بدتر معصیت میشه...دلم میخاد از ته دلش راض ...

کاری رو بکن که فکر میکنی درسته نمیتونی همه رو راضی نگه داری. اون دنیا رو ول کن کسی خبر نیاورده که بخاطر نافرمانی از جناب شوهر میندازنت تو آتیش جهندم!😁 ضمنا تو یه آدم بالغی و لزومی نداره اجازت دست یه نفر دیگه باشه!

اگه خیانت نیست برا هر کدوم راه حل پیدا کن بخاطر مادرت بگذر . من میرفتم بعد برگشتم دعوام می کرد جواب ...

نمیخوام گناه کنم ب اندازه کافی گناهکار هسنم مادرمم دوست دارم ولی محبتی ازش ندیدم بخاطر اینکه عذاب وجدان نگیرم ومجبورم بهش رسیدگی میکنم چون جزمن کسی نیست خیانت داشت تمومش کرد خدالعنت کنه زنای فاحشا رو ک زندگی همجنسای خودشونو نابود میکنن 

لایک نکنید                      
میگه چرا من از پدر مادرم دورم .توام باید مثل من باشی.خودش محل زندگیمونو اورد شهر مادرم...الانم ب من ...

گلم همین که گفتم فقط جلوش دربیا..‌

منم مادرم یکماهه بیمارستان بود و من همه کاراشو انجام میدادم حتی ۸شب تموم کنار تختش بودم یه بار همسرم زنگ زد گفت ما خسته شدیم نه شام داریم ورش دار مامانتو بیار خونه....منم که حالم اصلا ردیف نبود هر چی از دهنم دراومد بهش گفتم ....گفتم هر وقت خسته شدی میتونی از زندگیم بری بیرون فکر نکن من لحظه ای مادرم و رها میکنم و ب تو و شام و ناهارت میرسم...دهنشو بست و چیزی نگفت...الانم از صبح میام خونه مادرم کاراشو میکنم و ناهار و شامشو ردیف میکنم وغروب میرم خونمون...این مردا رو یذره کوتاه بیای یا التماس کنی فکر میکنن کی هستن

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
گلم همین که گفتم فقط جلوش دربیا..‌ منم مادرم یکماهه بیمارستان بود و من همه کاراشو انجام میدادم حتی ...

عزیزززم خدامادرتو نگه داره...مادرمون مارو بزرگ کردن برای این روزا

عزیزززم خدامادرتو نگه داره...مادرمون مارو بزرگ کردن برای این روزا

زنده باشی عزیزم اما واقعیت همینه...

الان باید به دردشون بخوریم

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز