ما مجازی با هم دوست بودیم خیلی همو دوس داشتیم گیر داده ازدواج کنیم. دیشب حرف از این شد که چطوری به خانوادم که انقد سخت گیرن بگم ما باهم آشناییم و اینا گفتم من و تو هنوز ا نزدیک هم ندیدیم نمیشه تصمیم ازدواج گرفت انقد یهویی .کلی ناراحت شد که تو منو نمیخوای.منم بهش گفتم فکراتو بکن نمیشه هی بگی من تورو نمیخوام شرایط منو درک کن یا تموم کنیم.هیچ جوابی نداد دیشب الانم اینطوری
ما داره تو عشق واقعیشم موندیم چ برسه مجازی ک خیلی دردناکتره:)
من معصومه ذی نیستم (کاربری ترکیده دخترک_خسته) من (دخترک_خسته_)هسدم یه آسمان آرزو با دو بال بسته🚶♀️💔 من زبونم رو میتونم کنترل کنم اما مشکل طرز نگاهکردنم از صدتا فحش بدتره متاسفانه .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.