نباید تو دنیایی که: “چایی سبز بعد از جوشوندن زرده و چایی سیاه قرمز، ۷ تیر ۶ تا تیر داره، کولر گازی با برق کار میکنه و اَره برقی با بنزین، خواجه کرمانی شیرازیه و صائب تبریزی اصفهانیه و ستار همدانی تبریزی، ۳ تفنگ دار ۴ نفرن، عطاری ها عطر ندارن و قهوه خونه ها قهوه نمیفروشن، هزارپا ۶۰ تا پا داره، اچار فرانسه مال انگلیسه، با قاشق چای خوری چایی نمیخورن، جعبه سیاه هواپیما نارنجیه، ۵۱ بر ۱۷ بخش پذیره” به کسی اعتماد کنی. (زندگی برای من قشنگه! خیلی چیزای دیگه توش هست که من دلم میخواد ببینم.. میخوام بمونم ببینم ظلم تا چه حد پیش میره! میخوام بمونم و ببینم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشیدن داره؟ میخوام بمونم و تموم رنگهای رنگین کمون دروغ رو ببینم! میخوام بمونم و بنویسم..میخوام مردمو بشناسم..تو خیال میکنی شناختن آدمای خوب و بد خودش کم کیف داره؟گمون میکنی دیدن طبیعت و لذت بردن از طبیعت تموم شدنیه؟)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
♩بزن باران بهاران فصل خون است♩بزن باران که صحرا لاله گون است♩بزن باران که دین را دام کردند♩شکار خلق و صید خام کردند♩بزن باران خدا بازیچه ای شد ♩که با ان کسب ننگ و نام کردند♩بزن باران به نام هرچه خوبیست♩به زیر اوار گاه پایکوبیست♩مزار تشنه جو باران پر از سنگ♩بزن باران که وقت لایروبیست♩بزن باران بهاران فصل خون است♩بزن باران که صحرا لاله گون است♩