ددعوام شد خانوادگی

بم گفت کسی تو رو نمیگرفت پدرت بزرگ بود یا مادرت بهم گفت شما دزدید و مال حروم خور ..من یکم چاقم خجالتی م از حق نگذریم یکمم تنبل کارامو میکنم ولی تنبلم لیسانس زیست دارم سالمم عینکی م معده درد دارم چون تو خانواده مون ارثی سرکار نمیرم چون خجالتی م روم نمیشه تنها برم خیابون نون بخرم یا حتی برم میوه فروشی و خرید برا همین هردفعه میزنه توسرم که تو بی عرضه ایی کدوم یکی از زنهای الان تا ماشین و خونه و قروفر نداشت باشن ازدواج میکنن کدوم شون نازشوهرشومیکشه شایدم تقصیر من بوده من بعد عقدمون باید جدا میشدم پول نداشت التماسش کردم یکم وسیله خرت و پرت برا عروسیمون بخر تا بریم سرزندگیمون عروسی برام نگرفت ارایشگاهم نبردنمون با ۱۵۰۰ رفتم زوری وسیله خریدم لباس خریدم انم پول داد مامانش خودش نیومد خرید عروسی کاروانی رفتیم مشهد انم روز برفی وقتی که من درحال استفراغ بودم 

من ارزشم اوردم پایین چون دختر کسی بودم که بخاطر بابام کسی حاضرنشد بیاد درخونمون برا خواستگاری بی کسی خ سخته همه شاخ گذاشتن تو جیبم که تو بهترینی تو نمونه ای چرا چون تو جمعی نرقصیدم بی حجاب نبودم مثل دخترهای الان عرضه حرف زدن نداشتم رفتم دانشگاه ی بار با ی پسر نرفتم بیرون چادری شدم گفتم امام حسین چ خوب جوابمو داد با کسی ازدواج کردم که دلش نمیخاست حتی من صندلی جلوی ماشینش بشینم حالام این زندگیمه  من بدعالم یعنی اگه من بد بودم شوهرم نباید منو میبرد دکتر شماها اگه با شوهرتون قهرید شوهرتون دکتر نمیبرتتون ۰؟؟اصلا تموم عیبهای دنیا برامن حق ی معلول ی بیشرف مثلی من این رفتاره 

شوهر من حق داره هرجور دلش خواست باهام رفتار کنه یعنی حق من اینه که پنج ماه انطوری حامله ت  خونه مادربزرگم زندگی کردم که وقتایی که ویارداشتم جرات نمیکردم برم دسشوییش بالا بیارم چون باز حالم بد میشد بالا میوردم 

اشک امونم نمیده فقط میخام بدونم شماها هیچ عیبی ندارید من بی پناه با ی بچه ب کی پناه بیارم کی تو این زندگی دارم 

چندروز پیش پریود بودم همیشه فشارم میفته گفتم شوهر ی لیوان چای برام میاری کنار بخاری فشارم افتاد محل من نذاشت بگه شاید بمیره من چ بدی درحقش کردم

نمیدونم چیکار کنم؟؟