بچه ها یه آقا پسری حدودا ۲۵ ساله که ۴ سال با همسرش زندگی خیلی عاشقانه ای داشتن الان دارن جدا میشن
اون دختر خانم سر چیزای الکی دعوا کرد و قهر کرد رفت خونه ی باباش ی روز یهو درخواست طلاق اومد . اصن پسره نابود شد میگفت حداقل دلیلشووو بگو . دختره گریه میکرد میگفت توروخدا بیا توافقی جدا شیم مهریه هم بهم بده پول میخوام.
این آقا پسر ب شددددت شوخ طبع و شاد بود حالا این اتفاقات نابودش کرده ولی میریزه توی خودش ، همش میگه میخنده الکی شوخی میکنه حتی صبح تا شب تو گوشی با دخترای دیگه حرف میزنه ک شاید فراموش کنه اون اتفاقا رو . میخواستم بپرسم آیا راه حلی برای این اقا پسر دارین؟