من پدرم یک دوستی داره که استاده دانشگاهه و یه پسر داره که از من بزرگتره من ترم ۱هستم اون ترم ۶
من خودم اون پسره رو دوست داشتم ولی با یه دختر دیگه از یه شهر دیگه دوست شد من هم پیج اون دختر رو پیدا کردم باهش دوست شدم دختره به پسر دوست بابام گفت من با خانم فلانی که من باشم دوست شده و حالا میخوان باهم ازدواج کنن پسره بعد چند وقت رفته خانوادشو راضی کرده مادر پسره گفته که اشنایی ندارن پسره منو معرفی کرده گفته چرا دختر دوست بابا مادر پسره هم قراره بیاد پیش من برای تحقیق من میدونم که بعدش پدر و مادرم بفهمن برخورد خوبی با من نمیکنن میگن آبروی ما رو بردی من چی کار کنم🥺🥺😔