من نتونستم به بچه ام شير بدم

آره سختی‌هایی کشیدم که نگو

خدانکنه گلم، حالا دیگه شیر دادن چیزی نیست بیخیال گلم😅حالا ایشالا برا بچه بعدی

اصلا ارزش ناراحتی نداره اتفاقا من خوشحالم چون حال خودم خوبه به بچه م انرژی مثبت میدم مطمئنم هستم املاح کافی با شیر خشک بهش میرسه 

والا اصلا لذتی نداره من حاضر بودم ۱۰۰ بار دوباره طبیعی زایمان کنم فقط زخم سینه هام خوب شه انقد که وحشتاک بود بچه م که مدام میچسبه به سینه آدم از کار و زندگی می افته با روحیه ی من یکی که اصلا سازگار نبود

دیگه تموم شد...فکرش نکن..الان خیلیا شرایطش دارن شیر نمیدن ک سینه هاشو افتاده نشه...و اینکه همه مادرا بدون شیر هستن

یه پروسه داره تا شیر بیاد...فقط همون قضیه استمرار شیردهی هست

چه دکتر بیشعوری من ۱۷ روزگی دخترم و بردم گفت شروع کن شیر خشک و اگه با قطره چکون سختته با شیشه بده مهم نیس الویت سلامت بچه س فعلا

آره زخم سینه ک فاجعه بود... من دو هفته با شیر خودم شیر خشک هم دادم تا زخمم خوب شده..بعدش فقط شیر خودمو دادم

خيلي خوشحااال باش

جونت رو نجات دادي

اون حس خوب تا چند ماه هست

بعدش وابستگي شديد به سينه ادمو نابود ميكنه

شيرخشك و پستونك بده و خوش باش

همون رو با عشق و نوازش بهش بده 

اصلا ناراحت نباش عزیزم.این همه مادر تو دنیا به بچشون شیر خشک میدن.بچه هاشونم تپل مپل و رشدشونم عالی

من متنفرم از شیردهی خدا خواسته دخترمم دیگه نگرفت راحتم کرد

واقعاً بیشعوره، چه خوب دکترت گذاشت بخدا به هرکس میگم تعجب می‌کنه خوشبحالت، مادرشوهرم و شوهرمم خیلی بهم زور میگفتن 

شما مشکل افسردگی بعد از زایمانت هنوز حل نشده....فکر درمان این افسردگی باش 

نزدیکی هیچ‌ربطی به شیر نداره 

منم شیر خشک دادم ولی رابطه ام با بچه ام عالیه 

آخه به اونا چه واقعا مادرشوهر من که جرئت نداره چیزی بگه شوهرمم گفت تو مادری ببین با کدوم راحتی همون کار و انجام بده

عههههه.

منم ساعتها با شکم زخم نشستم و شیر دادم 

هم شیرم کم بود هم سینه هام کوچیک بود . نمیخواستم عذاب وجدان بگیرم بعدش . سه ماه به بدبختی شیر دادم. انقدر سینه هام کوچیک بود که باید لباسمو کامل درمیاوردم. کسی هم قدر ندونست. اخرش گفتن بچه رو عمدا گرسنه نگه میداری. مادر نیسی تو. اخرشم طلاق گرفتم. بچمو هم ازم گرفتن. 

من الان مادرم ی شهر دیگس ناراحتی قلبی داره اما کلا هم زن خونه نبوده و کارخونه بلدنیس کارمندبوده من میدونم که بیاد خونه من برای زایمانم فقط من بیشتر اذیت میشم میخام تاریخ زایمانم رو بهش ی چیز دیگه بگم خودمو شوهرم باشیم این روزام برای همه میگذره....