بچه ها من کفشای چند سال پیشمو دارم میپوشم زمستون دیگه امسال باید نو میخریدم، بعد نامزدم گفت من میخرم برات (دانشجو هست یه شغلی رو شروع کرده بود ورشکست شد,وضع پدرش خیلی خوبه میگم کمک بگیر میگه نه) بعد هزار تومن هزار تومن جمع کرده برای من هی میگفتم بگیریم دیگه من ازین کفشا خسته شدم میگفت نه بذار زیادتر بشه بعد، امروز بیرون بودیم گفتم تورو خدا بیا بخریم دیگه، ۷۰۰ جمع کرده بود، منم گفتم حداقل یه چیزی میپسندم کمتر باشه، یه بوت ۵۰۰ تومنی پسندیدم اصلا قبول نکرد گفت اصلا نباید اینو بپوشی این چیه یکی پسندیدیم دو و خرده ای بود گفت هفته ی بعد میایم اینو برمیداریم، بخدا میدونم تا هفته ی بعد پولش نمیرسه، منم همینطوری موندم، خودم دارم گفتم بذار بذارم روش بخریم بهش برخورد ، الان بین زمین و هوا گیر کردم شما در این موقعیت بودید چیکار میکردید؟نه میذاره خودم بخرم(میتونم بخرم ولی وقتی میبینم اینقدر ارزش قائله دلم نمیاد ناراحتش کنم)نه کفشم پوشیدنی هست دیگه، نه خودش به چیز پایین راضی میشه
چکاریه وقتی واجبه اندازه اون پول میخریدی تمام
واای تاپیکت یاد این انداخت منو
😑😑😑
عیب نداره این نشون میده چقدر دوستت داره بزار خودش بخره
نامزد یعنی همسر عقدی؟
پدرت ندارن برات کفش بخرن؟
چرا نامزد باید بخره آخه
خب حتما نباید یه جفت کفش داشته باشی که
بخر خودت فعلا تا ایشون پولشو جمع کنه
میدونم ربطی ب تاپیکت نداره ولی تاپیک قبلیاتو ک خوندم فهمیدم نامزدت زیاد کتارت نیس و همش بیمارستان و سرکاره
راسش منم یکیو دوسدارم اونم دقیقا همی مدلیه شب تا صب سرعمل شبم یا جنازه وار میخابه یا شیفت بیمارستانه
تازه چهارماهه باهم حرف میزنیم میگ تو خستخ مبشی اخرش میری ولی تا اینجا ک نشدم وهستم کنارش
تو خسته نشدی ؟برمیگشتی عقب بازم کنارش میبودی؟
دوستت داره ارزش داره
امروز که رفتیم بیرون من مدل قهر بودم کلی گریه کرد و عذرخواهی کرد که نمیتونه اونطور کنارم باشه، گفت همه ی تلاشم برای کنار تو بدونه، یکمم من توقعم بالاست میدونم،یکم آروم شدم بعد صحبت هاش ، آره اگر برمیگشتم بازم ایشونو انتخاب میکردم هزار بار، ما بیشتر از یک سال و نیمه با هم هستیم
