با کلی ماجرا که داشتیم بازم بهش فرصت دادم چون اومد با پدرم حرف زد و اینا داستان از اینجاس که من قبل ایشون با آقایی برای ازدواج بودم که جور نشد ولی مدتی در ارتباط بودیم خب شماره همو داشتیم این خواستگارم میدونست بنا به دلایلی در جریان گذاشتمش چند وقت پیش گفت شمارش بلاک کن گفتم ندارم دیدم اصرار کرد رفتم از گوشی مادرم برداشتم بلاک کردم الان گیر داده خطو عوض کن گفتم عقد کردیم چشم گفت نه بهت اعتماد ندارم الان پیام هارو میزارم تورو خدا بگید چیکار کنم از دستش...😔😔😔