از بچگی جنس مخالف و برامون هیولا کردن از اون اول گفتن با پسرا بازی نکنید بزرگتر که شدیم توی مدرسه همش گفتن از جنس مخالف دوری کنید نزدیکشون نشید هی گفتن مردا فلان مردا بیسار حالا که شدیم ۱۷ ..۱۸ ساله میگن با چرا از مردا میترسی چرا باهاشون حرف نمیزنی خب از همون اول بهمون یاد میدادید که جنس مخالف هیولا نیستن
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیممعلممون میگفت «مواظب باش خودتو جا نذارى»و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریمبزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،توى یه کافه،توى یه خیابون،توى یه خاطره …
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یه صلوات مهمونم میکنی مهربون؟❤اگه برای عضویت تو نی نی سایت یه آزمون شعور سنجی ازمون میگرفتن شاید الان خیلیا تو سایت نبودن😅اگه توی یه تاپیک باهات بحث کردم و توی یه تاپیک دیگه باهات گرم گرفتم بدون نشناختمت🤐توی تاپیکای صلوات تگم کنید❤کسی که طرز فکرش با تو متفاوته دشمنت نیست🙃اسم هدفاتو آرزو نزار چون آرزو یه چیز تقریبا محاله☺از شکستات درس بگیر و پر قدرت تر بجنگ واسه هدفات🤗تو دل آدما دنبال خدا بگرد نه ظاهرشون😊کاربری دست سه نفره🙃
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیممعلممون میگفت «مواظب باش خودتو جا نذارى»و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریمبزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،توى یه کافه،توى یه خیابون،توى یه خاطره …
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیممعلممون میگفت «مواظب باش خودتو جا نذارى»و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریمبزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،توى یه کافه،توى یه خیابون،توى یه خاطره …
موافقم همین باعث میشه خیلی از بچه ی نوجوون کم سن به خاطر ارضای این حس کنجکاویشون کارایی کنن ک بعدا ...
دقیقا این خیلی بدتره
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیممعلممون میگفت «مواظب باش خودتو جا نذارى»و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریمبزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،توى یه کافه،توى یه خیابون،توى یه خاطره …
حس میکنم خائنن اکثریتشون نمیدونم تاثیرات اطرافیان و سایته یا واقعیت
کاربرهای آقا و کاربرای زبون کاکتوسی و یبس ریپلای نکنن ای شرقی غمگین تو مثل کوه نوری نذار خورشیدمون بمیره تو مثل روز پاکی مثل دریا مغروری نذار خاموشی جون بگیره ♡