پنج بار گفتم در رو ببند گربه نره بیرون
بازم نبست هر پنج بار از سر میز موقع نهار بلند شدم رفتم گربه رو بیارم بار اخر رفتم دیدم در خروجی خونه بازه گربه هم یه قدم دیگه بره رفته تو خیابون!!!! سکته کردم این خانومه هم دنبالم اومد گربه هم ترسید تا تونست منو چنگ زد تیکه پاره ام کرد خیلی لجم گرفت از دست این خانومه دیگه واقعا دارم اذیت میشم پول میدیم اسایش داشته باشیم ولی ندارم الان نه اشتها دارم دیگه غذا بخورم نه جون دارم انقد که چنگ خوردم و اون همه پله رو هی رفتم بالا هی اومدم پایین
من با این فرد چجوری رفتار کنم که ناراحت نشه؟
اعصابم خورد شده به خاطرش مل دستام زخم های عمیق برداشته بعد براشم مهم نیس قبلانم تاپیک زدم ولی ترکوندیمش یه راهکار بگید