وای کراش زده بودم رو یکی از پسرای فامیل😂😂😂تازه رفته بود نیروی انتظامی بعد اومد خونه ی ما مهمونی
دم ب دقیقه تنها هنرم این بود ک براش چایی میاوردم 😂ساعتو نگا میکردم خر ی ربع ی بار😑😂😂😂بعدم ک اخر شب جوگیر منی ک ی لیوانو اب نمیکشیدم کل ظرفای سامو شستم خشک کردم گداشتم سر جاش مامانم از تعجب شاخ دراورده بود