2777
2789

۱۰سالم بود کارخاصی نکردم 😂

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

میرم یه هنری یاد میگیرم و کلاس کنکور نمیرم خودم درس میخونم

اگه امضامو میخونی برای اینکه خونه رویایی خودمو بخرم یه صلوات بفرست ممنون ❤️بگین منم برای شما دعا کنم 🌹

عاشق نمی‌شدم 😕

الان که دارم این امضا رو یاد داشت میکنم .مثل یه تیکه کاغذ که تو آسمون سردرگم هست وباد  باخودش این ور اون جا به جاش می‌کنه شدم ....یه آدم کاملا سردرگم که نمیدونه کجای زندگیش هست و از زندگی چی میخواد یه بار عاشق و یه بار فارغ یه بار عاشق درس و پیشرفت یه بار حالش از هرچی درسه و کتابه بهم میخوره واین وسط نگران عمر و جوانی هست که داره از دست می‌ره....نمی‌دونم باید چیکار کنم و ازکجا شروع کنم ‌‌ولی اینو خوب می‌دونم که باید شروع کنم من آدم ساکن بودم نیستم باید پیشرفت کنم فعلا هدفمو گذاشتن روی گرفتن لیسانس می‌دونم که میشه راهی طولانی در پیش دارم ولی میشه که بشه اینو مطمعنم اگر تا اینجا اومدی ازت خواهش میکنم واسه م دعا کن 🥰۱۴۰۰/۱۰/۰۱

۸ سالم بود اون موقع😶 

تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینه که باید تو اون کوچه یه کم آروم تر میدویدم که پام گیر نکنه و نخورم زمین و زخمی نشم 

یه جوری زخمی شدم که آثارش رو پام مثل رد لاستیک ماشین تو یه کوچه خاکی بود🥲

📍جز درآوردن زبان کاش شما را هنر دیگری نیز بود! 🌘زخم بر تنِ «ایران» می‌زنند؛ ما که از شکوهِ آن روز آگاهیم، از درد به خود می‌پیچیم... 💜چشم به آتش وسط خیمه دوخت و گفت: میدانی که من چه کسی را توی دنیا از همه بیشتر دوست دارم؟ با خواب‌آلودگی گفتم: من را؟ با لبخند گفت: قبل از تو!.. شانه هایم را بالا انداختم و او زمزمه کرد: خدا را! (پارسیان و من_آرمان آرین) 💎مشکل از آدمها و این همه واژه که ساختند نیست، بعضی حرفها که خیال میکنیم گفتنی نیستند اصلا حرف نیستند، احساسات بی واژه‌ای هستند که با درد خو گرفتند و جایشان فقط در سینه آدمهاست، نه بر زبانشان.(فصل پنجم عاشقانه‌هایم_فاطمه ایمانی) 🦚بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب/نوید داد که عام است فیض رحمتِ #او 💚او 💛و به یاد برگزیدهٔ او، خورشید ایران زمین ☀️(تیدا) زمزمه کرد: سپاس اهرمن! سپاس که باز هم به خاطرم آوردی که ایزدم درست میگوید! ... من کودکم را از خودم بیشتر دوست دارم، نه از خدایم! خدایی که نمیگذارد زانو زدن منِ بی همتای خلقت، در برابر تو ناچیز به سجده تبدیل شود، سزاوار کنار گذاشته شدن نیست! (تیدا، زاده نور یا تاریکی؟!_نسترن خدابنده=EVRINA) 🌹مهربان و مهربانو! اگه تو دیدگاهم واژگان کهن پارسی رو بکار بردم و برات ناآشنا بودن به شیوه سخنگوییم نخند🙂 من تلاش میکنم از زبانی گرامی که بازمانده پیشینه ایرانِ کهن هست ولی داره از بین میره پاسبانی کنم 🔥نوشتار «نماد آتش در ایران باستان_سایت پارسیان دژ» رو بخونید و چرایی ارزش آتش در ایران رو بدونید.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792