بخدا همه میگن وقتی نامزد بودی چقد تپل و سرحال الان لاقر شدم پوست استخونم موندع بعد من دور دونه خونه بودم دست ب کار نمیزدم الان دگ نمیتونم امشب بخدا وقتی ظرف میشستم جلو اشکامو نمیتونستم بگیرم صب ب زور بلندم شدم از خسته گی شوهرمم میدونه خودش میگه چیکارکنم صب میرع اصن صبحانه نکیخوره میگه خسته ای بلندرنشو