آغا و خانوما بیاین از سوتی ها و کارهای خنده دار و خنگ بازیاتون بگین حال و هوامون عوض شه😁😂
خودم: یبار کوچیک بودم با داداشم رفتیم ساندویچی
و سفارش دادیم اومدیم نشستیم. بعد یدونه نمکدون بود روی میز من به داداشم گفتم این چطور باز میشه؟ (یکم عجیب غریب بود)
گف بپیچون.
منم گذاشتمش تو کیفم😂😂😂
داداشم گف چکار کردی ؟ گفتم پیچوندم پاشو بریم😑😂
۲_یبارم داداشم نصف شب بیدار شد رفت wcمنم بیدار شدم رفتم آب بخورم که یدفعه دیدم یکی از wc تو تاریکی با یه نور آبی(بیرون سرویسمون یه چراغ آبی هس) اومد بیرون
خدا شاهده لیوان آبی که دستم بود جوری پرت کردم سمت داداشم که بنده خدا اسمشم یادش رفته بود😑😂😂😂