اون نفر به پسرعموم گفته بود که اینا فقیرن ارزش این همه مهریه رو ندارن یکاری کم دختره حامله شه بدون پول و مهریه ببرش سرخونه زندگیت 😥😭 و منم از نقشه خبر نداشتم و پسرعموم بزور بامن رابطه برقرار کرد البته اون موقع محرم بودیم نکاح مون بسته شده بود خلاصه من مثله اینکه حامله شده بودم 😢😭😭بدون اینکه خودم بفهمم سن مم ۱۴ بود و به مادرم گفتم مادرم غصه خورد رنج کشید و به پدرم گفت پدرمم برای اینکه آبرومون نره به پسرعموم زنگ زد گفت بیا بدون سروصدا خانمتوببر سر خونه زندگیت و زندگیتونو شروع کنین
نه عروسی نه لباس عروس 😥😢نه حنابندون نه پاتختی هیچی روم نگرفتن حتی طلا نداشتم و بعدا بچم دنیا اومد و مردم بدترین حرفارو پشت سرم زدن وقتی به اون حرفا فکر میکنم خون بالا میارم 😞 یکی میگفت از خیابون آورده یکی میگفت از فلانیه خیلی سختی کشیدم
خواهرا گوش تونو به درد نیارم خلاصه اینکه بهمون پسرعموم ازدواج کردم ۱۰ باز بهم خیانت جنسی کرد😭پدرم پارسال فوت شد خانواده ام باز یتیم شدن و خودمم 😣😣😣😣😣😣😣😣😣