2777
2789
عنوان

تموم شد همچی...1400,10,7

830 بازدید | 33 پست

همچی عادی بود این روزا تاامروز بیدارشدم گفت بعد کارم همو ببینیم..رفتیم کافه و گفت مامانش گفته تا پنج سال دیگه اسم ازدواج و نمیاری و چون شرایطت اوکی نیست..نمیدونم بهونه بود یا راست میسپارم به خدا همچیو چون خودش دید من بخاطرش جلو خونوادم وایسادم و کارم رو از دست دادم و تقریبا هیچ شدم...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چرابه خاطریک ادم دیگه ازارزشهای خودتون دست میکشید؟

چرابه یکنفراینهمه اعتماددارید؟بخداشماهاخودتون خوبیدودلتون پاکه فکرمیکنین همه مث خودتونن،بخدادرحق خودتون خیلی ظلم میکنین

تعریف میکنی؟ ینی مادرش براش تصمیم گرفته بچه مامان گفته چشم؟!

دقیقا...این واسم بد بود تالخظه آخر می‌گفت از حسم کم نشده و چندبار خاست دستمو بگیره و نزاشتم آخرش ایرپادشو انداخت تو کیفم گفت بعدا میگیرم ازت..

تجربه بهم ثابت کرده دروغ میگه خودش نمیخواسته و فقط مادرشو بهونه کرده ...بیخیال عزیزم ....دنیا یعنی به دست اوردن تجربه و شکست ....ازش درس بگیر و یادت  باشه هیچ کس ارزش نداره بخاطرش قید ارزوهاتو بزنی

از دردسخن گفتن و از دردشنیدن باادم بی درد، ندانی که چه دردیست😔 ازته دلت برای همه منتظرها و من دعاکن  مرسی دوستم...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792