فکر کنم قدیمی باشه تنها چیزی که ازش یادمه این که دختر تمرین میکنه که تولد پسر سورپرایزش کنه و روز تولدش براش آهنگ میخونه با گیتار بعد هم پسر غیرتی میشه بهش میگه دیگه دوست ندارم صداتو کسی بشنوه .
دیگه تمام رمانای عاشقانه ایرانی همینن دیگه معرفی کردن نمیخاد که
دقیقا من نوجوونیم رمان ایرانی میخوندم همون موقع ها دیدم همه اش مثل همه گذاشتم کنار دیگه ایرانی نخوندم البته ایرانی خوبم هست توی رمانا ولی کمه من دوستم رمان مینویسه کاراشو دوست دارم رماناش مرموزو خاصه خوندنی توی ماجراهاش غرق میشم انقدر جذابه شبیه رمانای آبکی و عشقولانه الکی الان نیست یه مدت کانال داشت میخوندم الان اینستاس گمونم بهم میگفت میخواد یه دونه جدیدشو بنویسه الان حساس شدم هر رمانی رو نمیتونم وقت بذارم پاش حوصله ام نمیکشه
زندگی یه جاهایی سخته یه جاهاییش آسون توی آسوناش بیخیال سختاش نشو و واسش برنامه داشته باش و توی سختاش واسه آسون شدن و خوب کردن حالت تلاش کن. هر دوش میگذرن. زندگی همینه یه سفره باید از مسیر لذت ببری نه اینکه به فکر رسیدن به مقصد باشی. توی مقصد فقط باید از قطار زندگی بری پایین و سفر تمومه. یادت باشه زندگی چه خوب چه بد اونی که بتونه طعم زندگیشو تا پایان سفر شیرین نگه داره برنده اس و تنها کسی که میتونی این شیرینی رو تا پایان برات حفظ کنه خودتی و بس.نه مادرو خواهرو بستگانو حتی همسرت. چایی نبات زندگی خودت باش😊🙃
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!