عذاب وجدان از رفتارم با شوهر و پسرم

کل کارها یعنی چی

نکنه فکر کردی ما همه چندتا کنیز زیبا رو تو خونه داریم که کارهامون رو انجام میده

من دوتا بچه دبستانی دارم به قول تو کللل کارهای خونه رو انجام میدم مهمون هم دارم تازه هفتگی میان

درس و مشق بچه ها هم هست

یه مدته مجبورم خرید خونه رو هم انجام بدم

ولی از غر زدن متنفرم هم خودم هم همسرم

هر چی تو دلمه بهش میگم

مثلا میگم کتابهاتو بزار کنار حرف دارم

حرفهامو میزنم

مشکل رو با هم حل میکنیم

به خیر و خوشی تموم میشه

منم ی زمانی اینجوری بودم .الان نگاه میکنم ببینم این موضوعی که من رو تا ناراحت کرده واقعا آنقدر مهمه که باعث بشه من سر همسرم غر بزنم یا ایجاد دلخوری کنم .گاهی سکوت بهترین راه حل گاهی نشستن و حرف زدن در کل مسایل رو آنقدر بزرگ نکنیم و جدی نگیریم ولذت ببریم از کنار هم بودن باور کنید این لحظه ها تکرار نمیشن

بنطرم منو شماداریم اشتباه میکنیم بچه داری هم بایدمشترک باشه

من خیلی دارم ب خودم سخت میگیرم

این باعث شده شوهرم ی کار کوچیکم کنه منت بزاره و بگه کار من نبوده کار تو باید باشه

حدس میزدم که یه سری مشکلات بیان نمیکنی و اینجوری بروز میدی. اما اینجوری فقط خودتو نابوو میکنی ‌ حرف دلتو بگو مشکل تو بگو. چرا نمیشه زندگی مشترکه دیگه 

کمتر خودتو خسته کن به این فکر کن زبونم لال زبونم لال یروز اگه .... چی میشه تو خشم و عصبانیت یه لحظه چشاتو ببند به این موضوع فکر کن شاید کمکت بکنه من خودم اینکارو میکنم .تو‌دنیای امروز که همه سرشون شلوغه و مشغله دارن هر ادمی باید قدر خونوادشو بدونه فقط خونواده هست واسه ادم میمونه بچه شما بیشتر از هر کسی به شما نیازداره بهش عشق و محبت بده خشمتم یجور دیگه خالی کن مثلا تو بالش جیغ بزن امتحان کن

منم زیاد اهل قهر کردن بودم بعد دیدم پسرم داره شبیه من میشه تا حرفی بهش میزدم قهر میکرد میرفت تو اتاق درو میبست بعد خیلی دلم میشکست که مگه چی گفتم چرا قهر میکنه تازه یاد کارای خودم میافتادم که از من یاد گرفته تا وقتی بچه هستن متوجه بازتاب رفتارامون نمیشیم ولی وقتی بزرگ میشن اینه خودمون هستن پس خیلی سخت نگیر از وجودش لذت ببر بعدها بزرگ میشه میره دنبال زندگیش دنبال ارزوهاش پس الان قدر این لحظه ها رو بدون .