سعی کن کنار بیای باهاش
منم ۴ سال اول ازدواجم تنها بودم توی شهر غریب بدون بچه . شوهرمم ۷ صبح تا ۶ عصر خونه نبود . درامدمونم جوری بود که نمیتونستم هزینه کنم کلاس اینا برم. فقط یه باشگاه مبرفتم
یه عالمه کتاب خوندم اون روزا . کلی فیلم دیدم . زبان میخوندم.
همه کارای بانکی و خریدای روزانه رو خودم انجام میدادم پیاده میرفتم و میومدم.
با هیچ همسایه ای هم ارتباط نداشتم. در حد سلام علیک فقط