برای ما مشکلات دیگه هم هس
مامانم به زور میخاد شوهرم بده از دستم خلاص شه وقتی فهمید جهیزیه رو اونا میدن انقد خوشحاله ک اصلا به حرفم گوش نمیده و بهم هی میگه باید بری باید بری نمیتونم دردمم بگم
از ی طرف اختلاف طبقاتی با خانوادش داریم ک حتی توی جلساتی ک باهم بودیم زن داداشش هی تیکه مینداخت ک جهزیه یخچال چه مارکی میخری فلان چیز چ مارکی میخری...حالا میدونه خودمون نمیخریما😑
به مامانمم نمیتونم بگم چون شوهرش واسه من خرج نمیکنه ک😐
کلا الان ک دارم فک میکنم میبینم مشکلات ریز زیاده ک من توجه نمیکردم😔