من خانواده همسرم خدایی خوب بافرهنگ با محبت هستن من جدیدا نمیدونم تاثیر نی نی سایته یا چه بلایی سرم اومده اصلا چشم دیدن خواهرشوهرا ندارم خدایی تو این پونزده سال ی بار بی ادبی نبوده وناراحتم نکردن پذر ومادر همسرمم چندسالع فوت شدن من حدود ی سالی میشه اصلا دوس ندارم همسرم باهاشون حتی هم کلام بشه دوس ندارم برم خونشون تا میریم یا میان الکی دعوا راه میندازم نمیدونم چم شده همش دعوا دارم با همسرم همسرمم کسی نیس که توجه بیش از حد کنه ولی چون من اذیتش میکنم حساسیتمو فهمیده هی اذیت میشم نمیدونم چیکار کنم نمیخوام رابطمون بهم بخوره چند وقته فقط دعوای الکی داریم خیلی بهم محبت مبکردیم الان مثه قبل نیستیم هی همسرم میاد واسه اشتی اینا یادم میاد که مثلا دست گذاشته رو حساسیتم بدتر میکنم دیگه عصاب جفتمون نمیکشه همسرمم فهمیده انکار داره از قصد اذیت میکنه میگه اونا خوبن تو بد شدی من بهم میریزم بعد اشتی میگه خودت باعث میشی بهت بگم اونا کاری به تو ندارن تو حسادت میکنی به ارتباطم با اونا اینطوری نبودم ی سالیه اینطور شدم چیکار کنم دلم نمیخواد بی احترامی پیش بیاد ...بچه ها بعدا برام لطفا گزارش برنید کمکم کنید چم شده زندگیمو انقدر تلخ کردم من اصلا حساس حسود نیستم ولی ی سالی اذیتم از روابطشون 🤕😥😔