خونواده شوهرم همش ازش پول میبرن به هربهونه ای یاخریدخونشون هست یاخواهرش دستش تنگه یاهربهونه دیگه من خودم باردارم پول سونووداروهم ندارم الانم داداشش تصادف کردخرج عملش رودادحالاتصادف که پیش اومده ولی میخواستم برم کفش بخرم کفشام تنگ شدن شلوارم تنگ شده حتی پول قرصام روهم ندارم به شوهرم هم چندبارگفتم پول میخوام برای داروهاوسونوم ماه آخربارداری هستم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ببخشید ولی هیجکس از خانواده همسر من بدتر نبود تمام پولایی ک همسرم کار کرده بودو ب بهونه پس انداز بالا کشیدن حتا بوسیله خون هم رحم نمیکردن هرچی میخریدیم میبردن عقد بودم من دیدم وسایلا خونم جابجا میشه کم وزیاد میشه حتا شهرستان بودم خبر رسید ب ادرشوهر پارتی گرفته تو خونم.. کودتایی کردم اون سرش ناپیدا.. البته خانواده شوهرمن دارند فقط بکن و خسیسن و نسبت ب عروس حسود.. کلیدا خونه رو جم کردم مهار خمه چیو بدست گرفتم کلیم حرف زدن پشت س م گفتم بجهنم الان از یه کیلومتری خونم رد نمیشن
نمیشه بهش بگم اگرگفتم بحثمون میشه چون فکرمیکنه منت میزارم سرش واینکه اگه به مرداگفتی خودت ازچشم شوهر ...
ببین منم آنقدر بحث کردیم حتی پیش مادرشوهرمو برادرشوهر گفتم من راضی نیستم هزار تومن از جیب شوهر بره تو جیب داداش هاش مطمئن باشی من راضی نباشم خیر نمیکنه بخدا 20 میلیون پولمون بالا کشید بگم 200میلیون ضرر کرد دیگه یه روز شوهرم گفت خانوم راضی باش از دلت در بیار گناه داره داداشم
میدونم درکت میکنم خاک تو سرشون منم همین مشکل رو دارم اما کمتر شده ولی هنو بیخیال نمیشن... تو ...
به مادرش گفتم که زن عمومن حتی توخونه بابام غذامیخورم که چون شوهرم بدهکاره شایدبفهمه که نمیفهمه من خونوادم خیلی کمک به شوهرم کردن تامشکلات مالیش حل بشه اینامیفهمن انتظاردارن همش خونوادم کمک اوناهم کنن خسته ام کردن به چشم کیسه پولی نگاهم میکنن انگاراحساس حقارت میکنم پیش خودم ازخودم بدم میادزن داداشام همش بهم تیکه میندازن مسخره ام میکنن سرخونواده شوهرم ورفتاراشون میگن کی اینطوره که تواینطوری
به مادرش گفتم که زن عمومن حتی توخونه بابام غذامیخورم که چون شوهرم بدهکاره شایدبفهمه که نمیفهمه من خو ...
راست میگن بخودت بیا از حق خودتو اون بچه تو شکمت دفاع کن نزار حقتونو بخورن شوهرت آنقدر اراده نده بگه ندارم تو سعی کن بهشون بگی.. من هرقت دور هم بودیم میگفتم بهشون از شوهرم من بی عقل تر کسی نیس خیریه باز کرد یا میگفتم بانک سیار بقیه شده خدایی شوهرمم پیششون چیزی نمیگفت منو ناراحت کنه بهر حال آنقدر بحث اینا حالا بهتر شده