چند وقت پیش توحموم ازتیغ استفاده کردم حموموبخارگرفته بودندیدم ک گذاشتم روصندلی نشستم روش داغونم کردوکارم کشیدب دکترامشبم باتیغ زدم پره دماغموبریدم ورفتم دکتربخیه خوردوگفت رگ دماغت بریده دستام میلرزیدشوهرمم حرف زدک چرامراقب نیستی مگ دستوپات فلجه چرااینطورمیکنی منم ناراحت شدم واومدم تواتاق ودروبیستم دماغمم میسوزه الان....قرصامونخوردم ناراحت شددیگ لرز دستام خوب کنترل نمیشه خیلی ناراحتم دلم گرفت وکلی گریه کردم غذامم گذاشته دم دراتاق ولی من بیرون نرفتم مطمنم ک بیداره الان...رفتارم زشت بود؟!
عنوانو دیدم فک کردم خودکشی کردی
نه اصلااا خیلی کارخوبی کردی فقط با تیغ یجا دیگتووو برید نیای بگی کاش انقد گنده نمیکردم
عزیزم چون دوست داره عصبانی شده ی چیزی گفته تو ب دل نگیر
من موندم چراشوهرت تیغارو ازدستت قایم نمیکنه
بدشانسی آوردی
خدا رحم کرد نشستی رو تیغ الان سالمی
منم بعضی وقتا میوفتم رو دور بدشانسی دلم میخواد سرمو بکوبم تو دیوار
بگردم الهي
خوبي؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
