بچه ها مامان من خیلی باهام بده خیلی
دائم میخواد پیگیرم باشه کنترلم کنه حتی کلاس های مدرسه رو نمیزاره برم😔
امشب ساندویچ سوسیس داشتیم من داشتم سرخ میکردم دیدم خیلی اضافه س آخه سه نفر بودیم 8 تا سوسیس سرخ کرده بود که جمعا میشد 8 تا ساندویچ سوسیسا بلغاری بودن هرکدوم یه ساندویچ میشدن
من از با چاقو از سر یه تیکه از سوسیسا جدا کردم بزارم دهنم کوفت کنم خبر مرگم
شروع کرد به داد و بیداد چه خبرته چرا اینجوری میکنی چرا خوردی
منم اومدم توی اتاقم هرچی گفت بیا شام بخور نرفتم
حالم از همه بهم میخوره
هیچکسو ندارم هیچکسسسسس
دائم باهام دعوا میکنه
یه بابام مونده بود برام که باهاش درد و دل میکردم اونقدر درموردم بد گفت به بابام که بابام هم باهام بد شده
دلم خیلی گرفته
دلم نمیخواد پیششون باشم اصلا
نمیدونم چه غلطی کنم😭😭