دیشب خیلی بهش فکر کردم، راهمون دوره، نتونستم از دوریش بخوابم، اینا رو 3 نصفه شب فرستادم بهش :
ساعت 2 نصف شب و هم گذشته
همه خوابن، حتی خورشید
ولی من نه
من نمیتونم بخوابم
خوابم نمیبره
تا حالا میدونستی وقتی نیستی من شبا خوابم نمیبره؟ تا حالا فکر کردی من چه حسی بهت دارم و چقدر عذاب میکشم؟ میدونی نبودنت، اینکه خیلی جاها نیاز دارم بغلم کنی باهام حرف بزنی کمکم کنی بهم دلگرمی بدی نیستی چطور ذره ذره آبم می کنه؟ 
نمیتونم حال خودم و باور کنم
الان خودم و نمیفهمم
چرا اینقدر عوض شدم؟ یعنی من همون دختر مغرورم که کسی هیچوقت ذره ای تو دلم خونه نکرده بود؟
کِی این همه عاشق شدم؟
چقدر گاهی به بودنت نیاز دارم....💔
این همه واسش تایپ کردم آخر تازه الان نوشته منم همینطور، یکم بهم برخورد، نظرتون چیه، دلم میخواد یه جوری نشون بدم ناراحت شدم