منظورم با شما نبود با کسایی بود که با برهنگی شون دلیل غم وغصه ی یه عده دیگن نمیدونم کی میخان تاوان بدن
مثلا یه بار ماخانوما تو اتاق نشسته بودیم شوهرم نمیخواست بیادتو شلواربیرونیشو ببره منو صدا زد ک شلوارمو بیار بعد رفت تو یه اتاق دیگه شلوارشو عوض کنه منم همونجا بودم دراتاقو رو هم بود بعد یهو دیدم دخترخالشم اومد ک مثلا پالتوشو برداره درحالیکه اونا اصلا نمیخواستن برن .خیلی ازخودم ناراحتم چرا بهش چیزی نگفتم
اسی از چی خجالت میکشی گند زده شه به زندگیت بهتره مستقیم بهش بگو این هرزه بازیا چیه یا به کسی بگو تا بهش بره بگه یا. بهش پیام بده وصدتا حرف بارش کن
متاسفانه بعضی از دوستان فقط و فقط قضاوت میکنند
و نمیدونند که شاید مادر شوهره چه اخلاقایی داشته باشه و چه رفتارتیی داشته باشه که همسرش (یعنی شوهر شما)خودش به این درجه رسیده که باید زن و بچه ش آرامش داشته باشند و از مادرش یکم دورتر بشه فقط واسه آرامش خانواده خودش.
حالا خوب بود یه مرد کاملا بی بخار بود و به خاطر ارامش زنش و بچش هیچ رفتاری و هیچ اکتی انجام نمیداد🙂
اصلا شماره ش رو بده خودم تا به عنوان یه ناشناس صد هزار حرف رو بهش بزنم
بخدا اگه بگم برای چی آخرین بار کات کردیم همشون میفهمن چه اعجوبه ای مادرشوهرمه
ولی عادت کردن ندونسته فقط یه حرفی بزنن
آخرین بار رفتم خونشون
پسرم که اون موقع ۱۸ماهش بود اومد مادرشوهرمو بوس کنه
مادرشوهرم گفت تو اَخی من تورا بوس نمیکنم
بعدش بخدا من از عصبانیت فقط بی محلش کردم
گفت چته چرا غدی
گفتم چه غدی هرچی دلت میخواد میگی
گفت خوب کردم بعدش شلوغش کرد و وایساد پدرمو فحش دادن گفت به حق آبروی امام حسین بابات بمیره
خدا میدونه من ۷سال سکوت کردم اما اینبار خیلی عصبی شدم گفتم بریزه تو یقه ات که اومد جلو دهنمو گرفت
ما هم پاشدیم اومدیم
بااین وجود ۱هفته بعد قربونی کردیم به شوهرم گفتم بیا برا مادرت ببریم
رفتیم سلام دادم ۲بار جواب نداد
گوشتو پرت کرد تو حیاط
دره راهرو رو قفل کرد گفت راتون نمیدم
شوهرم طفلی جلو من مث یخ وا رفت
حالا این آدم ارزش رفت و آمد داره؟؟؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
