خانوما شما قضاوت کنین من چیکار کنم من سه تا برادر شوهر دارم که همشون متاهلن الان عروسی ته تغاریه داداش بزرگه شوهرم چندسال پیش خیلی پولدار بود که اون زمانا اصلا مارو ادم حساب نمیکرد من واسه دنیا اومدن دختر بزرگش گوشواره خریدم با یه پاکت شیرینی بردم براش باز یک سال ونیم دیگه دختر کوچیکش دنیا اومد دویست تومن بردم چهارماه بعد تولد دحتر کوچیکش دختر من دنیا اومد که نیومدن دیدنش اینجا رسمه ده روزگی بچه مجلس میگیریم اونجا دعوت کردیم زنش دویست گذاشته بود پاکت اورد داد رفت جشن دندونی دخترش مارو مادرشوهرم دعوت کرد خودشون نگفتن اونم ساعت نه شب گفتن الان بیاین رفتیم باز من لباس برا دخترش گرفتم بعد تولد دخترم دعوت کردم نیومد جشن دندونی دخترم دعوت کردم نیومد الان بقیشو هم میگم
نظرات ما از پرسه زدن در شبکه های اجتماعی سرچشمه میگیرن ،نه مطالعه کتاب ها ....این تقلید از دانایی ،درواقع الگوی جدید نادانی است ........... اینستاگرام پرشده از رقص یه مشت زن و شوهرخل و چل که باقر کمر،صاحب خونه و ماشین میشن،اونوقت دانشگاه رفته هامون یا تو اسنپ کار میکنن یا پیک موتوری........
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
بعد تو همین حین ورشکست شد وفراری شد از شهرمون نزدیک یه سال تو این یه سال شوهرم میرفت براشون خرید میکرد حتی یه سال پوشک وشیرخشکشو شوهرم خرید دکتر میخاستن میبرد پول میخاستن میداد ولی من نرفتم وبچمم اجازه ندادم ببره شوهرم حالا بدیهاشو پدرشوهرم داد برگشت شهرمون پنجاه میلیون هم ما دادیم بدیهاشو به اضافه چهار پنج تومن پول که خودش وزنش گرفتن غیر از خرید پوشک وشیرخشک که بعد زنش پیغام فرستاده بود تو این یه سال فقط دوستای شوهرم پیشش بودن ما دوست ودشمنمونو شناختیم حالا شوهرم میگه واسه عروسی داداشم سه تومن یه تو بدم برو لباس وآرایشگاه سه تومن به اون گناه داره حالا چیکار کنم بنظرتون