بچه ها من دکتری قبول شدم همسرم راضی نبود برم ثبت نام کنم میگفت از بچه ها وخونه میزنی بچه ها اذیت میشنمنم گفتم نه نمیزارم صدمه ببینن با رتبه ۱۰ دانشگاه خیلی خوبی قبول شدم از وقتی ثبت نام کردم بچه ها رو تحت فشار گذاشته گفته حق ندارین با مادرتون حرف بزنین پسرم ۴ سالشه وقتی شوهرم خونه ست از ترسش نمیتونه بیاد بغلم انقدر که بچه رو تهدید کرده لطفا خواهرانه بگین چیکار کنم برم انصراف بدم؟😞 کلی حرف زدم باهاش و با حرف زدم اروم نشد
شاغلم عزیز دلم شوهرم لج کرده دلم برای بچه هام کبابه
گلم در طول روز بچه هاتو بغل کن ببوس شب که همسرت اومد خودتو بیخیال نشون بده ازشم تشکر کن که بچه هارو نمیزاره بیان دور و برت و اینجوری به درسات میرسی یجوری وانمود کن انگار واقعا خیلیم راضی هستی که بچه هارو ازت دور کرده تا به درس و کتابت برسی مطمن باش تغییر رویه میده بچه هارو شیر میکنه بیان بغلت و دورو برت سروصدا کنن😁