سلام بچها من ی اشتباه کردم با پسری دوست شدم تو دوره نوجوونی عواقب بدی داشت طوری که پدر مادرم که خیلی دوسم داشتن حاضر شدن تو سن هفده شوهرم بدن این خاستگارم هم موقع حرف زدنای مراسم جوری وانمود کرد که انگار بهترین مرد دنیاست و با گذشته مشکل نداره و ...بعد چند روز بعد از عقد تازه فهمیدم یه خانواده خسیس و بی معرفتن پسره سه ادم عصبی خسیس و بی غیرت ینی خودشو از چشم من و خانوادم انداخته مثلا ماشین بابام همش دستمون یه بنزین از کارت خودش نمیزد تا اینکه هزار بار بش گفتم یا کلا با داداش کوچیکم که کلی بهش محبت میکنه بد برخورد میکنه خوراکی میاره برا من قایم میکنه که کسی دیگه نبینه و خیلی بچس مامانش حتی چای کیسه ای رو میزاره یخچال سه چهار بار استفادع میکنه در این حد خسیس یه بارم نشده که خودش با اژانس بیاد سراغم و یا برسونتم در خونمون همش مامان بابام اومدن دنبالم انقد بیشعوره که براش فرق ندارع اخر شب یا کله صبح با اژانس برم تنهایی اخلاق خیلی عصبی هم داره چند بار آبرومو برده و واقعا هر چقدرم خوب شه نمیتونم تحملش کنم اصلا بیشتر مامانم میاد دنبالم ولی چند باری که بابام اومده جلو خونشون دنبالم حتی نیومده سلام بده کادوها سر عقدم هم بهم نداد مادرش و جز حلقه و نشون و ی گردنبد خیلی سبک هیچی برام نگرفتن نه طبقی نه لباسی حتی لباسم که میخرم باباش بهش غر میزنه که چرا پولاتو خرج میکنی حتی نه جشنی چیزی مطمئنم سر جشنم خسیس بازی میکنن هیچی برام نخریدن اونوقت موقعایی که کار دارن زنگ میزنن برا اسباب کشیشون که برم کمکشون و ... بابامم گفت تا الانم که بعد سه ماه از ازدواجت بی طرف بودم بخاطر این بود که ادب شی و واقعا هم درس عبرت شد برام که قدر خانوادمو همه چیزمو بدونم الانم بابام گف حق نداری بری دیگه اینا خیلی پرو شدن و تلفنتم حتی حق نداری جواب بدی مگه زن بیوه گرفتن دخترمو از سر راه نیاوردم بابام میگ درست شدن که هیچی نشدن پشتتم تا جداشی به شرط اینکه ادم شده باشم و اخلاقام درست کنم میگه حتی درستم شدن باید خونه بزنن ب نامت و طلا بگیرن الان مشکلم اینه پسره تنها چیزی ک داره اینه که دوسم داره و سمجه خیلی هی میخاد التماس کنه ولی میدونم درست نمیشه چون هزار بار این اتفاق افتاد که معذرت خواهی کرد و دوباره برگشت به حالت اولش بچها الان من شک دارم باکره ام یا نه ببخشید اینو میگما ولی پرده ام ارتجاعی هست به نظرتون پزشک قانونی باکریمو تایید میکنه دخول هم تا نصف انجام شد من نمیخاستم تو عقد کاری کنم از بس داغون و گرم مزاجه با کاراش مجبورم کرد نمیدونم چکار کنم نمیخام خانوادم بفهمن کاش باکرگیمو تایید کنه دادگاه