فکر میکنم!
به یه رابطه جدید!
باز هم فکر میکنم!
نه من قبل کنار گذاشتن تو به یه رابطه جدید فکر میکردم!
همون روزی که با اون دکتر متشخص قرار گذاشتم بهش فکر کردم!
شاید هم قبل تر از اون!
روزی که فهمیدم این دکتر متشخص اتو کشیده دوسم داره!
دو روزه هیچ ارتباطی باهم نداریم!
استوریت جالب بود!
"ما هم خدایی داریم!"
فقط خندیدم!
نه نگران شدم؛
نه برام مهم بود استوریت برای چیه!
شاید منظورت منم که ناتو بازی درآوردم و رفتم!
به هر حال اصلا مهم نیست!
شاید عشق اول بودن دکتر اتو کشیده من رو به خودم قره کرده!
پسری که یه دانشگاه دنبالشن!
پسری که با ذوق عکسای قرار اولمون رو تو تمام اپ ها گذاشته پروفایل!
پسری که باعث شد بود و نبود تو برام مهم نباشه!
پسری که باعث شد قید تو و مشکلات و دغدغه هاتو با یه به من چه بزنم،و د برو که رفتیم!
چقدر حنای جدید ترسناک شده:)
حنایی که قید عشق دوساله و رابطه تازه شکل گرفته خودشو امیر رو تو ی لحظه زد!
این حنا از همه چی میگذره!حتی همین دکتر اتو کشیده احساساتی!