از طلا فقط یه تک پوش ویه حلقه که میگه بیشتر نمیتونم بخرم!اینم تخصیر خواهرشه توهمه چی دخالت میکنه اون اومده بود باهامون طلا فروشی وهرچی خواهرش میگفت شوهرم گوش میگرفت
لباسم هفته ی دیگه میخوایم بریم بخریم میگه الا و بلا خواهرم باید بیاد چون دوتا سفریه روزه رفتیم وخواهرش نیومده
درمورد لباسم میدونم هیچی برامنمیخرن زیاد زیادش یه شلوار میدونم حتی لوازم ارایشی نمیخرن قرار بود عروسی بگیریم که الان میگن ماه عسل چون عقد روجشن گرفتیم! بعد عقد کلا نظرشون عوض شد و انگار همش گولمون میدادن مامانمم همش فحشم میده فحش شوهرم وخواهرشوهرم اوقات ندارم بخدا😭😭😭 شوهرم توچشام سیاه شده مامانم اصلا دوستش نداره