ما با خانواده شوهرم تو یه ساختمونیم الانم ک دیگه کولرا خاموشن و صداها واضح شنیده میشن، من کمپوت سیب درست کرده بودم واسه مامانش اینا هم گذاشته بودم ک ببره واسشون شوهرم تازه از سرکار اومده بود غذا خوردیم اینا گفت بده ببرم براشون،رفت بعد من خیلی اتفاقی شنیدم پدرش بهش میگه خانوم بیچاره ک خوبه چرا هی عیباشو میگی شوهرمم گفت نه ولی مثلا یکی بزرگتره خب تجربش بیشتره یه همچین چیزی حالا کم و زیاد نمیدونم،شوکشدم چون الان چند روزه با هم خوبیم و مشکلی نداریم ولی نمیدونم چرا شوهرم همش میخواد منو جلو خانوادش بد جلوه بده و بکشه پایین،این کارشو چندباره دارم میبینم ک میخواد منو کمتر از چیزی کهستم جلوه بده،واقعا دو روئه،قبل اینکه ببره براشون گفت ببرم هنرای زنمو نشون بدم پز بدم با این کمپوتی ک درست کردی،بعد رفت پایین اینجوری،یه درصدم احتمالش هست منظورشون کسی دیگه باشه یعنی؟یا اشتباه شنیده باشم؟فکر نمیکنم واقعا