سلام.. خانواده من یه خانواده پراکنده و افتضاحی هستن
تک تک اعضای خانوادم بشدت بد اخلاقن
پدرم سالهاست فوت کرده
خواهر و برادر ناتنی دارم بحاطر ازدواجای مکرر مادرم و ازدواج قبلی پدرم که یکبار بوده
خیلی احساس حقارت میکنم
زندگی تووخانوادم سخته چون
مادرم دلسوزه اما بد اخلاق و بشدت بد دهنه.. نمیشه باهاش حرف زد من حتی یه خاطره معمولی نمیتونم بگم هر حرفی رو به خودش میگیره و سرش بحث میکنه و با کلامات رکیک فحش میده وسط حرفش
خواهرای بشدت سختگیر.. من نمیتونم کووووچک ترین خطایی داشته باشم حتی ممکنه قندون روی اپن یکم اونور تر مونده باشه و کامل نکشیده باشمش گوشه و خواهرم بشدت بتوپه بهم و سر همین هم مادرم هم خواهرام قشنگ ده دقیقه ای باز خواستم میکنن چون خواستشون اینه که من بفهمم بخاطر اون کاری که کردم پس حتما عقل تو سرم نیست و خیلی گیجم و از عهده هیچی بر نمیام
تمام روز بهم میگن بد اخلاقم و اصلا صلاحیت ندارم ازدواج کنم
در حالی که خودشون روز و شب باهن دعوا دارن
بچه ها هیچ محبتی اینجا نیست سالهاست واسه صلح این خونه تلاش کردم، پیش مشاور رفتم و فقط منو احمق و ساده لوح خطاب کردن
بنظرتون با چه روشی خود کشی کنم؟ من به فکرشونم که بعد از من رو اونا لکه ننگ نمونه ولی اونا اصلا به فکر من نیستن
۲۱ ساله... دیگه نمیتونم
دیگه چیزی ازم نمونده