اولین روزی ک پریود شدین چ شکلی بود براتون

با اینکه کامل میدونستم و از ۹ سالگی مامانم برام توضیح داده بود ولی وقتی فهمیدم کلی گریه کردم.تابستون بود و میرفتم کلاس زبان.🙃

منم در اون مواقع از همه حتی خودم متنفرم😐😂😂

منم

من مامانم رفته بود بیرون بابام خونه بود بهش گفتم یه نیشخند زد گفت اونجور چیزا رو مامانت بهتر میدونه برو حموم یه ربع دیگه میرسه بهد مامانم اومد فهمیدم چی به چیه 

من روز اول به مامانم نگفتم 

عه توعم😂اره منم هنوز همونطورم تازه ی دورم افسردگی قبل پریود میگیرم نزدیکای پریود😐

یادمه دستشویی تو حیاط بود

حنجرم پاره شد تا مامانم صدامو شنید بیاد ببینه چی شده😅

با گریه میگفتم چرا خونیه لباسم مامانمم بیچاره بدتر من هول شده بود هی توضیح میداد آروم شم من بدتر گریم شدیدتر میشد😅

جالبیش اینه قبلا تو مدرسه بهمون توضیح داده بودن ولی نمیدونم چرا انقدر ترسیده بودم

۱۱ سالم بود به هیچکی نگفتم ظهرم رفتم مدرسه بدنمو شستم شلوارمم عوض کردم خیال کردم قضیه با شستن تموم میشه 

خیلی هم ناراحت بودم 😐هزار تا نذر کردم 🙁

ولی عصر برگشتم تا شلوارم کثیفه باز 🥴

رفتم حموم بازم غروب دیدم کثیفه 😂😂

دیگه به مامام گفتم یه چیزی مثل خون تو شلوارمه 😭😭🤒🤒

خیلی بد بود تو مسافرت بودم اونم تو روستا ، 

حتی تو اینم شانس نداشتم ، عمه م فهمید مامانم بابام چقدر بد بود ، نمیشد تو مسافرت این اتفاق نیوفته

مم واقعا ناراحت شدن واقعا چون مامانم بد برخورد کرد 

من نیز🥴اصن دوس ندارم کسی بیاد نزدیکم دوس دارم خودم تنها تو اتاق باشم😁💔

من ننه بابام مسافرت بودن خارج از کشور۱۳ سالم بود 

قشنگ یادمه عجیب دل درد داشتم رفتم دسشویی خودمو ک دیدم گریم گرفت رفتم بدو بدو خان داداشمو صداش زدم دستمو ک چیز بودو نشونش دادمو گفتم ببین خونه قربونش شم هنوزم چهرش یادمه رف پد گرف واسم 

ی حسی مثل تباهی😂

منم همسن خودت بودم تو مدرسه شدم

همیشه مامانم میومد دنبالم شانس گند من اون روز دوست مامانم اومد دنبالم و منو برد خونشون تا عصری فقط بغض تو گلوم بودم رومم نمیشد به دوست مامانم بگم یه عالمه دستمال گذاشتم که فقط شلوار و روپوشم کثیف نشه و مبلشونو نابود نکنم خیلی بد بود😭

این مسیله پریودیو چه خود مادرا و چه اون معلمایی که تو مدرسه توضیح میدن نوع بیانشون مشکل داره 

با یه خجالت خاصی توضیحش میدن که بچه بعد ها احساس میکنه وارد چرخه ای شده که این چرخه باعث خجالتش خواهد شد

واسه همونم اکثر خترا حس خوبی به روز اول پریودیشون ندارن 

من یک هفته مونده ب بود ب اول مهر ک بشم اول دبیرستان پریود شدم.خونه مادربزرگمم بودیم مامانم و خالهامم توی حیاط رب درست میکردن از دو روز قبلش هم همش دل درد داشتم هرچی میخوردم اروم نمیشدم دلیلشم نمیدونستم.از قبل هم مامانم برام توضیح داده بود ک همچین حالتی برای خانما پیش میاد نباید چیزا ترش بخوری چیزا سنگینم بلند نکنی و اینا...همه حیاط بودن منم بالاخواب بودم بیدار شدم حس کردم خیسم پاشدم دیدم شلوارم ک ابی و سفید بود ی رنگ دیگ شده بالاش😑فهمیدم پریود شدم رفتم حیاط بهم گفتن دبه اب بیار گفتم نمتونم ناراحتم شدن ازم. رفتم در گوش مامانم گفتم چم شده اونم تاخواست منو از پله ها ببره بالا سرم گیج رفت و این قصه اغاز شد بدترین پریودی نصیبم شد