خواهرشوهرم رفته به شوهرم گفته برو زن بگير اينم دختراشو بنداز جلوش بره خونه باباش

امروز صبح شوهرم گوشيش رو خونه جا گذاشت رفت سركار 

بهم زنگ زد گفت گوشيمو جا گذاشتم ساعت ٨نيم ....مياد ميگيره ازت 

منم گفتم باشه (البته ما ٣ هفته سر خانوادش باهم قهريم)

منم رفتم تو پيام هاى واتس آپش و شوهرم ب خاطر كارش ظبط مكالمات هم داره فايلش تو گوشيش باز نشد اصلا ينى صدا نداشت 

منم گوشيش رو وصل كردم ب لپ تاب و فايلو ريختم با فايل تلگرامش(ويس-عكس-) 

خلاصه تا اون موقع هم گوشيش رو تحويل دادم 

فايل هاى تلگرامش ك چندتا دختر براش عكس سلفى هاى ناجور فرستاده بودن(خير سرش خيلى هم به قول خودش مومن و ... بخوره تو سرش)

اين كه هيچى الان ٣ ساله ديگه به اين كاراش عادت كردم

١٦ سال كه با پدر و مادرش تو يه ساختمون زندگى كردم صدام در نيومد 

تا اينكه بچه ها بزرگ شده و به خاطر شغل همسرم(نظامى هست). حدود ٤ساله فعلا اومديم شيروان يكي از شهر هاى خراسان

سال اول خوب بود سال سوم ديگه همه چى خراب شد 

خانوادش هر ٣ ماهى ميومدن ٢ هفته ناهار شام خونم بودن 

خواهرش از تهران ميومد 

من بخدا صدامم در نميومد 

من٣ تا دختر  دارم دختر بزرگم ١٤ سالشه و دومى ٨ سالشه و سومى امسال ٥ سالشه 

خواهرشوهرمم ٢ تا دختر داره 

ماه پيش اومده بودن اينجا(خواهر شوهرم از شرهرش جدا شده)

بچه هاش دعوا كردن با ٢ تا دختراى كوچيكم 

دختر دومى من (انحراف چشم داره)

هنوزم درمانش نكردم. دكتر گفت هنوز زوده 

دختر بى تربيت خواهرشوهرمم تو دعوا به دختر من گفت چشم كج 😔خيلى ناراحت شدم خيلى خيلى 

بخدا انقدر گريه كردم 

منم رفتم با عصبانيت گفتم حق ندارى ديگه به دختر من اينطورى حرف بزنى ها 

خواهرشوهر عفريته منم ناراحت شد 

دست بچه هاشو گرفت ساعت ٧ شب پاشد با تاكسى برگشت مشهد 

شوهرم فردا صبح وقتى اومد خونه درو باز كردم يكى زد تو گوشم(هميشه از همون اول ازدواجمون دست بزن داشت اما چيكار كنم چاره اى جز تحمل نداشتم😔انقدر اذييتم كرد كه تو سن ١٩ سالگى گواتر گرفتم)

منم بهش گفتم چه خبرته سرصبح خواهر ج... ات باز پرت كرده خدا لعنت كنه همتون رو 

دختر بزرگمم اومد به باباش گفت چيكار بع مامان من دارى اون بچش به هانيه گفت چشم كج 

خلاصه گذشت و تا اينكه ويسش رو شنيدم امروز ك به شوهرم گفته بود برو زن بگير بابا عمرتو رو اين زنيكه نزار اينم مث فاميل هاى دهاتيش جز پختن و شستن چيزى بلد نيست به بچه هات تربيت ياد نداده اينو دختراشو بنداز جلوش بره خونه باباش 

اخه اين چه حرفيه 

من ٢٠ ساله دارم باهاش زندگى ميكنم با خوبى و بديش ميسازم با نداريش ميسازم اون وقت اينطور ميگه خيلى 

دلم شكست ♥️به نظرتون به شوهرم بگم؟😔بگمم مث هميشه يا كتكم ميزنه يا تا چند وقت محل نميده 😔خيلى خسته ام فقط به خاطر دخترام تحمل ميكنم فقططططططط