بهش پیام بده بگو شرایطتو باهاش دردودل کن ببین چی میکنه بنظرم خواهرت جوابتو بده درست ه چون چیز خاصی نبوده ظاهرا یه دخترم داری باز
همه این روزا یه همچین حالین
منم مرخصی گرفتم ۴روزه رفتم مشهدبادوستم و بعدش تنهایی رامسر حالم عوض شد الان دارم برمیگردم برم سرکار ، یه مسافرت لازمه هر چندوقت
خودش قبلا اعتراف کرده بود که از من خوشش نمیاد. نمیخوام اذیتش کنم. وقتی پیشم بود غذاهایی براش میپختم که خونه بابا نخورده بود! خرید میبردم. فروشگاههای مختلف میبردمش و هرچی دوس داشت میخریدم که احساس نکنه فقط برای کار میخوامش. ولی بعد اینکه رفت اصلا حال من که هیچی، حال دخترمم نپرسید. گاهی بابام ویدیو کال میکنه که دخترمو ببینه. اصلا خبری از خواهرم نیست!
ببین خیلیا از این بی عدالتی ها دیدن مثلا اگر من بخوام تعریف کنم میبینی چقدر اذیت شدم....وای زندگی تو گذشته جز اینکه خودتو نابود کنی و کند بزنی به ایندت هیچ چیز خاصی نداره...خودت رو دوست داشته باش برای خودت وقت بزار ...بخودت برس ذکر زیاد بگو با خدا حرف بزن و ازش بخواه که هوای تو رو داشته باشه....نگاهت رو به زندگی تغییر بده....آروم آروم شروع مثلا امروز دوتا تمرین رو انجام بده وقتی افکار منفی آمد هی ذکر بگو بعد یاد روزای خوب کن و از خدا تشکر کن...توانابود هر که تمرین کند....الان ماشاا...همه دانا هستن ولی اهل تمرین نیستن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
