2777
2789
عنوان

خواهرشوهر... شما بگین؟؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1988 بازدید | 143 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب دیدار بعدی ک بااین خاهرشوهره داشتم چطو رفتارکنم... دلیل رفتار زشتشو بپرسم؟؟؟ چ پرو شدن مردم بخدا ...

نه اصلا وابدا به رویه خودت نیار

فقط کارای خودتو انجام بده

اگر شام یا ناهار رفتی خونشون

ظرفا رو بشور همین 

دیگه نبینم کار کنیا

کم کم عادت می کنن

اگر عاقل باشی قهر و اخم و ... ایناشونو به رویه خودت اصلا نمیاری


خدا کنه خدا واست بسازه

عزیزم همسرت حتما از اول گفت و قبول کردی .آدم ازدواج می‌کنه مستقل شه ‌‌‌‌‌وزندگیش پیشرفت کنه وگرنه چه کاریه ازدواج اونم تو سن کم  با یه خانواده زندگی کردن و آزادی و استقلال نداشتن . الاانم هر چی بگی همسرت میگه خودت قبول کردی من گفتم با پدر و مادرم زندگی کنیم .  

خودت زندگیت و بساز . یه زن مستقل و قوی از همه جذاب تره.         به هر چی می‌خوام میرسم 😍😍💪💪 دوستان من باردار نیستم تیکت آزمونمه

اونوقت تو هم واسه مهمون نکه داشتی؟؟؟ وای خدایا چطور یه مرد میتونه انقد گاو باشه😡😡😡 این پیرزنای ...

شوهر من سادیسم جنسی هم داشت 

خودش حتی بوسمم نمی‌کرد از همون اول بدون پیش نوازی عین حیوون می اومد سمتم بعد انتظار داشت همه جاشو بخورم ؛ پریودی از پ.ش.ت میکرد . دهنم .می‌ریخت. 

بارداری ولم‌ نمی‌کرد.  فردای عروسیم کل بدنم زخمی و خونی شد .. گریه میکردمم براش مهم نبود از ترسم تیک عصبی گرفتم وقتی می اومد سمتم دهنم کج میشد اونم با خوشحالی میگفت از ترس من دهنت کج شده 

برای پا دردت چه دکتری رفتی الان خوب شدی؟؟

رفتم دکتر امیر عزیزی شیراز حجامت کردن ویه سوزن زد داخل رگ سیاهتیک پام ـ... گفت س روز درد شدید داری روش راه نرو بعدش اوکی میشی ـ... الان فعلا تواون س روز پر دردم

عزمزمه این صبوری تو الان ۷ماهه مطمئن باش چند ماه دیگه طاقت نداری نه جسمی نه روحی تا به اون نقطه نرسی ...

بله واقعا همینطوره

یکیش خواهر من....بعد ده سال جدا شد از خانواده شوهر...ولی چ فایده؟ الان تو سن سی سالگی مریضی نیس که نداشته باشه

والا صدبار ک از دست ننش عصبیم بش گفتم خسته شدم کلفت ک نیستم وتوک میخاستی جدانشی چرا زن گرفتی منم خون ...

اگر گفته بکن کی جلوتو گرفته با اینکه ۷ ماهه که عروسی کردی برا اين که بهش ثابت شه دست و پا چلفتی نیستی دیگه هیچ کاری نکن هیچیاااااااا ، شوهرت خیلی قور نشناسه به نظرم اگر دیدی به تهشششسس رسیدی زندگیتو ول نکن برو جوابشونو بده هرچی گفتن تو هم یه چیزی بگو بعد یه مدت کم میارن 

آرزویت را برآورده می کند ، آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی می گریاند . . .🌹😍🌹
شوهر من سادیسم جنسی هم داشت  خودش حتی بوسمم نمی‌کرد از همون اول بدون پیش نوازی عین حیوون می او ...

اه حالت تهوع گرفتم

بعد تو بااین وحشی حامله شدی؟؟؟!!!

چرا واقعا هنچین کارایی میکنین؟؟؟چرا یه انسان رو بدبخت میکنین

خدایا

ان شاالله بچه ت که الان دست خودت هست یا دادیش به اون روانپریشا؟؟

در مدت ۳ سالی که عضو نی نی سایت بودم بیش از ده بار قطع دسترسی شدم. این بود آرمانهای ما؟😁
الان هنوز تواون ساختمونی؟؟؟ 

استارتر عزیز،چون از روی محبتت این کار رو‌کردی حالا اگر یه دفعه قطعش کنی همه چیز بهم‌میریزه،اینطور که معلومه شوهرت هم تحت تاثیر خانوادس اما نگران نباش این اخلاقش به درد شما هم میخوره،من بهت پیشنهاد میدم با سیاست رفتار کن،یکی دوتا کلاس هنری ثبت نام کن چیزی که هم بری بیرون و خونه نباشی و هم وقتی میایی سرگرم انجام اون باشی،اینجوری مثلا اگر تمام‌وعده های غذایی تا الان با شما بوده میرسه به یک وعده غذایی،حداقل سه روز در هفته اینجوری میگذره و برای روزایی هم‌ که خونه هستی کارای کلاساتو انجام بده و دیر بلندشو،اما نکته ایی که باید توجه کنی اینه که خیلی خوشرو‌ و صبور باش،محترمانه رفتار کن،زیاد تو‌ جممشون صحبت نکن،اگر بیکار بودی بیا تو اتاق خودت اما محبتت رو هم‌داشته باش اما نه از طریق انجام کارای اونا،در همین حین سعی کن با شوهرت بیشتر رفیق بشی،سعیکن کمتر بحث کنید و آرزوهات بگو و عکس خونه نشونش بده و بگو انقدر دلم‌میخواد درآینده خونمون این شکلی باشه ولی بعدش دیگه ادامه نده و برو سراغ کار خودت،با خواهرشوهرتم سنگین رفتار کن‌اما بی احترامی نکن عزیزم

به رو خودت نیار اصلا ولی از فردا کم کم دیر به دیر جارو و.... بکن کم کم غذا رو یک ربع یک ربع دیرتر حا ...

تو مجبوری اونجا باشی معلومن نیست کی مستقل شی پس یا باید انتظار بدتر از اینو داشته باشی و تازه پیر تر و فرسوده ترم بشی یا باید هزار راه نرفته رو یمی یکی امتحان کنی تا یکیش جواب بده. من باشم جای شما به مادر شوهرم میگم مامان چرا این طفلی رو تو (زحمت) انداختی خودش کلی کارو زندگی داره بنده خدا. من که بالاخره خوب میشدم مثل این چند وقت 'خودم جارو میکردم. این قدم اول شاید فکر کنی پر رو میشه ولی اینطور نیست. اولا یاد اوری کردی که چند ماهه داری (زحمت) میکشی. بعدم میفهمه که شما مشکلی با دخترش نداری (این کار باعث میشه چار روز دیگه که خواهرشوهرت پشتت سوسه میاد مادر شوهرت متوجه فرق تو و دخترش میشه). ی اتفاق دیگه که میافته اینه که وقتی شما نامحسوس مسؤلیت اون خونه رو از دوشت میزاری پایین کسی متوجه نمیشه. این راه رو امتحان کن و صبور باش نگو اووووووتا کی؟ ولی چند ماه دیگه مثلا تا عید یا حالا بیشتر نگاه میکنی پشت سرت میبینی زمان چه زود گذشت و شما خیلی راحت تر شدی 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز