من بچه بزرگ خانوادم و اونا از من کوچیک ترن مامانم درباره مشکلات و احساسات اونا باهام حرف میزنه اهمیت میده و حتی وسواس بیشتری براشون به خرج میده امشب داشت درباره ترس برادرم میگفت منم دعواش کردم گفتم به من چه نشستم ک تو باهام حرف بزنی قهر کرد رفت
حس میکنم گاهی یادش رفته منم بچشم دلم میخواد بغلم کنه موهامو ناز کنه🥺ولی نمیکنه دلم میخواد بوسم کنه ولی نمیکنه
خیلی احساس تنهایی میکنم
هیچ دوست نزدیک دوس پسر یا کسیم ندارم 🥺