حنا۲۲ مدیر عضویت: 1400/06/27 تعداد پست: 10375 عنوان داشتم میخوندم چرا ترکوتدین | مشاهده متن کامل بحث + 3790 بازدید | 143 پست مجبور شدم با شوهرم ازدواج کنم دوباره بزار لطفا 1400/07/14 | 00:50 4 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
پیتزامارگاریتا عضویت: 1400/03/01 تعداد پست: 3143 من تا اونجا خوندم که ازش عکس بد گرفته بود پسره دقیقا منم اونجا بودم مهمانداری هواپیما خوندم و عاشق رشتم بودم😍کلاس گیتار میرم😍 عاشق زندگیمم خدارو شکر میکنم ک بهترین زندگی و بهترین خانواده خدا بهم داده
aftab77 عضویت: 1400/03/14 تعداد پست: 765 اه اعصابم خورد شد منم داشتم میخوندم یهو ترکید من یه کاربر خاموش بودم که حالا روشن شده☺آرامش سهم قلبیست که در تصرف خداست👌
hees_khob عضویت: 1397/09/27 تعداد پست: 1776 باباسرکاربودیم ازکجامیدونی خداجونم مواظب پسرای قشنگم باش❤
پیراشگی عضویت: 1400/07/10 تعداد پست: 186 دوستان واقعا چرا بعضی عقده ن من که حرف جنسی نزدم که گزارش زدن خودم عاشق رشته پزشکی ام به هزار ویک دلیل نشد دوتا دخترناز دارم که اگه خدابخواد میخوام دکترشون کنم لطفا براشون یه صلوات بفرستید که تو اینده موفق باشن
پیتزامارگاریتا عضویت: 1400/03/01 تعداد پست: 3143 یکی صداش کنه بیاد بخدا شب خوابم نمیبره 😅 مهمانداری هواپیما خوندم و عاشق رشتم بودم😍کلاس گیتار میرم😍 عاشق زندگیمم خدارو شکر میکنم ک بهترین زندگی و بهترین خانواده خدا بهم داده
حنا۲۲ مدیر استارتر عضویت: 1400/06/27 تعداد پست: 10375 دوستان واقعا چرا بعضی عقده ن من که حرف جنسی نزدم که گزارش زدن میشه دوباره بزاری موندم تو کف
پیتزامارگاریتا عضویت: 1400/03/01 تعداد پست: 3143 دوستان واقعا چرا بعضی عقده ن من که حرف جنسی نزدم که گزارش زدن عزیزم میشه اینجا بگی مهمانداری هواپیما خوندم و عاشق رشتم بودم😍کلاس گیتار میرم😍 عاشق زندگیمم خدارو شکر میکنم ک بهترین زندگی و بهترین خانواده خدا بهم داده
حنا۲۲ مدیر استارتر عضویت: 1400/06/27 تعداد پست: 10375 ازتایپ کردنش خیلی لفتش میداد نه بابا خودش اولش گفت هر کی حوصله نداره بره
hees_khob عضویت: 1397/09/27 تعداد پست: 1776 ازتایپ کردنش خیلی لفتش میداد خب اکثرا ک دارن سرنوشت تعریف میکنن همینطورن دیگ خداجونم مواظب پسرای قشنگم باش❤
پیراشکی_سوخته_ عضویت: 1400/07/06 تعداد پست: 5478 @پیراشگی خو دوبارع بزا داستانتو انقد طولش دادی ترکوندن امروز اومدم آب بخورم لیوان از دستم افتاد شکست مامانم اومد گفت فدای سرت اشکالی ندارع بعدا فهمیدم اون لیوان و عمم داده بود
پیراشگی عضویت: 1400/07/10 تعداد پست: 186 اومد خواستگاری مجبور به ازدواج شدم گفتنش برام سخته وقتی مرورش میکنم میخوام دست به خودکشی بزنم خودم عاشق رشته پزشکی ام به هزار ویک دلیل نشد دوتا دخترناز دارم که اگه خدابخواد میخوام دکترشون کنم لطفا براشون یه صلوات بفرستید که تو اینده موفق باشن