یه بار من شهرستان بودم سوار تاکسی شدم عقب هم نشسته بودم یه پسر جوون بود هی از تو آینه نگاه میکرد قشنگ داشت میخورد منو همش هم سوال میپرسید کصافط تو مسیرم هیچ کسو سوار نمیکرد چند بارم برگشت عقبو نگاه کرد از سر تا پام داشتم قبض روح میشدم یهو پرسید شما متاهلید ؟ به خدا قصد بدی ندارما اینو که گفت گوشیمو درآوردم مثلا دارم شماره میگیرم گفتم سلام دادش خوبی اداره ای؟
+آره تو تاکسی
+آره پلاکو همیشه برمیدارم فرستادم که
+لوکیشنم الان میدم
+سربازم باشه همرات
الکی مثلا داداشم پلییسه زنگ زدم بیاد طرف قشنگ به غلط کردن افتاد نگه داشت کلی عذر خواهی کرد منم پیاده کرد 😂😂 فکر نکنم دیگه دخترا رو سوار کنه
پلاکشم دادم یه بنده خدایی به تاکسیرانی گفت نمیدونم پیگیر شدن یا نه