2777
2789
عنوان

بچه ها بیبی چکم منفیه ؟؟؟

419 بازدید | 26 پست

خودم حس میکنم یه هاله خیییییییلی کمرنگ داره ولی زیاد معلوم نیست .... دو سه دقیقه اول هاله خیلی کمرنگی افتاد ولی بعدش محو شد و بعدا دوباره نگاه کردم الان حس میکنم خیلی خیلی کمرنگ هاله داره 

به نظرتون منفیه ؟؟

ارع

ما دیگه اون نوجوونای قدیم نیستیم که با شنیدن سینوس کسینوس خندمون بگیره،      بزرگ شدیم،نه؟:))      ‌‌               ،،،،،، بچه کوچیکا بهمون میگن خاله،عمو. قدمون چند هوا بلندتر شده،دیگه دستمون به کابینت بلندای آشپزخونه میرسه و پامون به گاز و کلاچ...بعضیامون انقدر بزرگ شدن رفتن پی سیگار،بعضیامونم نه،دیدن غم و غصه شون دود کردنی نیست،نشستن خوردنش!    ما دیگه روزای برفی لیز نمیخوریم،        نه که زمینِ یخ زده لیز نباشه ها،فقط یاد گرفتیم باید با احتیاط قدم برداریم که با مخ نریم تو زمین...                    قلبامون چی شد راستی؟؟                                  بعضیامون دل شکستن،خیلیامون دل شکسته ن،بعضیامون دل باخته و بعضیامون دل تنگ...      ما خیلی وقته که دیگه بچه نیستیم،                                           ولی پیر شدیم یا بزرگ ؟؟                           اینه که جای بحث داره.. ....:))

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منفیه گلی.بزار از موعدت بگذره بعد بیبی بزن.پول اضافه داری؟؟؟؟

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 

منفیه من چیزی ندیدم  شاید زود زدی

 1 تیر ماه 1400 دقیقا روز تولد امام رضا بیبی چکم مثبت شد میترسیدم بیبی چک بزنم میترسیدم منفی بشه دیگه از حرفا و زخم زبونای شوهرم خسته شده بودم یه بار تو دعوا شوهرم بهم گفت امیدوارم نازا باشی تا من یه دلیل محکم واسه طلاق دادنت داشته باشم خیلی دلم شکست خدا جواب دل شکستمو داد...روز ولادت اقام یه حمد و سوره خوندم یکم با اقا درد و دل کردم گفتم اقا جون امروز تولدته این حمد و سوره کادوی من به شما،توام امروز بمن یه عیدی بده بیبی چکم مثبت شه و شد من نی نیمو از اقا کادو گرفتم😍😍                                                مامان مهربونم بیشتر از ده ساله که از پیشم رفتی خیلی دلتنگتم داغونم کردی🖤🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز