اول این ک بگم 8 ساله باهم دوستیم. و شغلش پرستاریه.
ظهر با خودش حرف زدم سر شیفت بود. گف شیفت عصره. ینی ساعت 8 شب شیفتش تمومه.
وقتی 8 شب شد بهش زنگ زدم یه زنه برداشت هی گف الو الو ولی من حرف نزدم حتی الو هم نگفتم چون ترسیدم خاهر یا مامانش باشه و رابطه مونو بفهمن و عشقم بعدا دعوام کنه.
بعد قطع کردم و بعد ده دقیقه دوباره زنگ زدم دیدم گوشیش خاموشه.
گوشیش خاموش بود تااا یک ربع پیش. گوشیش روشن شد زنگ زدم دوباره زنه برداشت گف الو الو؟ و من بازهم حتی الوهم نگفتم، بعد زنه گف اقای محمدی گوشیشونو جا گزاشتن و قطع کرد.
حالا ک فهمیدم همکارشه دوباره زنگ زدم ک راحت باهاش حرف بزنم و اصلا بهش بفهمونم ک دوس دخترشم ولی گوشیش خاموش بود باز.
بچه ها چیکاکنم؟