خب توهم حرف بزن چرا ساکت میشی تو این جور مواقع منم سعی میکنم از حقم دفاع کنم مظلومگیر اورده مگ
میترسم ازش تو این چند سال همیشه همین بوده اون هر حرفی دلش بخواد میزنه اونم با صدای بلند که همسایه ها همشون می شنوند ومن سکوت حتی گریه هم نمیتونم بکنم مریضه روانیه
خب دیگه دقیقا همین ترس هامون باعث شده اینا انقدر پرو بشن
راست میگی الان باز دارم از دستش یواش گریه میکنم که نفهمه اگه بفهمه غوغا میشه اگر مادر نبودم آروزی مرگ میکردم به خاطر بچه هایم این کار را هم نمیتونم بکنم