ی قلب بزرگ
و ی روح پخته
غیر مادی خانواده م، همسرم، عشقی که بینمونه، دوستای درست حسابی، اراده قوی، حمایتگر بودنم
مادی خونه، کمی پس انداز
کارو درامد، تحصیلات
وقتی راحت میبشخم
وقتی راحت فراموش میکنم
وقتی که احساساتم رو دستم جون دادن و روحم تحمل کرد
وقتی تو بدترین شرایط سکوت کرد
وقتی بدترین چیزا رو تجربه کرد و ادامه داد
حس کردم که روحم پخته شده
البته من به تناسخ هم اعتقاد دارم و مطمئنم که قبلا تو این دنیا زندگی کردم
بله درسته عزیزم
من فقط پدر بزرگم مسیحی بودن که رسمی مسلمان شدن و هیچگونه از عقیده های قبلشون رو برای ما تعریف نکردن
و خودشون هم خیلی دوست داشتن مسلمان بشن
این عقیده ها رو هم خودم کشف کردم
مثل تناسخ من اصلا تا چند سال پیش چیزی راجبش نمی‌تونستم
مثلا اینطوری بودم که پدر و مادرم رو پدر و مادر واقعیم نمی دیدم اصلا از ماشین مشکی ترس داشتم
بعضی جاها که می رفتم برام آشنا بود
با ی دکتر حرف زدم گفت تناسخ وجود نداره
اما خب من قبولش دارم
جالبه، یعنی وقایع زندگی تون باعث شد دنبال عقیده ای باشید که توجیهش کنه؟
من ۱۳_۱۴ سالم بود توی مدرسه کلاس آشنایی با ادیان داشتیم با اعتقاد به تناسخ آشنا شدم اما خوب بهش معتقد نیستم.
الان خودتون رو مسلمان نمی دونید؟ تناسخ اعتقادی هست که بین یکتا پرستان رواج نداره.اعتقادتون در مورد خدا چیه؟
اره چون واقعا ی طوری بود این وقایع که منو اذیت میکرد مثلا پشت سر هم خواب میدیدم که دارم تصادف میکنم
تناسخ ی باور و عقیده هستش و همینطوره مسلمان ها زیاد باورش ندارن
نه من هم مسلمان هستم فقط تناسخ رو باور دارم
اعتقاد به تناسخ با اعتقاد معاد تناقض داره ، اگر نبوت و امامت رو قبول بدانید هم خوب صحبت های امامان معصوم و پیامبر اسلام در مورد وجود معاد رو قبول کنید ، چطوری هم زمان مسلمان هستید و به تناسخ باور دارید.
بار سنگین گناه
از نظر غیر مادی بخوام بگم،بزرکترین سرمایه زندگیمون دخترمونه....
مطاعی ناچیز بانو
تنها چیزی که از این دنیا جمع کردم گناهه...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
