متاسفانه بعضی وقتا کسی نیس ادمو راهنمایی کنه بدتر از اون اینه که مادرت بگه کمک دست باش و تو خوب باش و..... ولی الان برای دل خودم زندگی میکنم هیچی هم برام مهم نیس، وقتی عزت نذاشتی توقع عزت هم نداری میشه سر به سر
وقتی قدر خوبیتو نمیدونن چرا با وجود دیسک کمر باز تمام کارها رو میکنی؟ کمتر برو وقتی هم میری اندازه زحمتی که دادی یه کمک در کنار بقیه بده و بیا خونه ات. نه به شوهرت گله کن نه هیچکس دیگه. اینجوری حداقل آرامش داری
گاهی شوهرامون یه رفتارایی دارت که باعث میشه ما عروسا یا عزیز شیم یا مورد نفرت باشیم بدون اینکه کاری کرده باشیم
به خودم ثابت شده چقدر رفتار پسرشون روی رفتار اونا با ما عروسا موثره
انگار از چشم ما میبینن
شاید اونا هم این پسرشونو بیشتر از شوهر تو دوس دارن
ولش کن اصلا اهمیت نده سنگین رنگین رفت و امد کمی کن
هرجی حساس تر باشی به خودت سخت میگذره
شوهرت اشتباه کرده که زیادی هوای خانواده اش را داشته
من این مشکل را با خانواده خودمم دارم خیلی مادر و پدرم فرق میذارن بینمون خیلی زیاد حتی بین نوه ها خانواده شوهرم هم که همینطور ولی من به جای حرص خوردن از دستشون خودم را با بچه هام و شوهرم سرگرم کردم بهشون توجه نمیکنم بذار با هرکس میخان خوش باشن به چند سال دیگه فکر کن که پیر و از کار افتاده میشن و چشمشون به در میمونه که کسی سر بزنه بهشون و اون کسایی که بیشترین توجه را بهشون میکردن و دوسشون داشتن دیگه سراغی ازشون نمیگیرن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
